9-2-signs-and-definitions

2-9 علائم و تعاریف

1-2-9  گستره

در این فصل علائم اختصاری و تعاریف اصطلاحات استفاده شده در این مبحث تعریف می‌شوند.

2-2-9 علائم اختصاری

علامت تعریف واحد
a عمق بلوک مستطیلی تنش معادل. میلی متر
av دهانه‌ی برش، برابر با فاصله‌ی مرکز بار متمرکز تا بر تکیه گاه در اعضای پیوسته یا طره‌ای، یا تا مرکز تکیه گاه در اعضای با تکیه گاه ساده . میلی متر
Ab سطح مقطع یک میلگرد با سیم. میلی متر مربع
Abp مساحت صفحه‌ی متصل به عضو فشاری در تماس با بتن یا گروت. میلی متر مربع
Abrg مساحت خالص اتکایی سرگل میخ، میل مهار یا میلگرد آجدار سَر دار. میلی متر مربع
Ac سطح مقطع بتن که در برابر انتقال برش مقاومت می‌کند. میلی متر مربع
Acf بررگترین سطح مقطع ناخالص دو نوار متعامد دال-تیر در محل یک ستون، در دال‌های دو طرفه. میلی متر مربع
Ach سطح مقطع هسته‌ی عضو که تا بر بیرونی آرماتور عرضی اندازه گیری می‌شود. میلی متر مربع
Acp سطح مقطع عضو محصور به محیط خارجی آن. میلی متر مربع
Acs سطح مقطع در یک انتهای بست در روش خرپایی (مدل بست و بند) که عمود بر محور بست منظور می‌شود. میلی متر مربع
Act مساحت قسمتی از مقطع که پس وجه کششی خمشی و مرکز سطح مقطع ناخالص قرار دارد میلی متر مربع
Acv سطح مقطع ناخالص بتن احاطه شده در ضخامت جان و طول مقطع در راستای نیروی برشی در دیوارها، و سطح مقطع ناخالص بتن در دیافراگم‌ها. سطح ناخالص، مساحت کل مقطع تعریف شده منهای مساحت بازشوها در آن است. میلی متر مربع
Acw سطح مقطع بتن در یک دیوار پایه (جرز دیوار)، قطعه‌ی دیواری افقی یا تیر هم بند در دیوارهای هم بسته که در مقابل برش مقاومت می‌کند میلی متر مربع
Aef ,  sl مساحت تکیه گاهی مؤثر در زبانه‌ی برشی. میلی متر مربع
Af سطح مقطع آرماتور کشسی در نشیمن‌ها که برای تحمل خمش به کار برده می‌شود . میلی متر مربع
Ag سطح مقطع ناخالص یک عضو بتنی. در یک مقطع مجوف فضای خالی منظور نمی‌شود. میلی متر مربع
Ah سطح مقطع كل آرماتور برشی موازی با آرماتور کششی اصلی در نشیمن‌ها. میلی متر مربع
Ahs مجموع سطوح میلگردهای قلاب دار و یا سَر دار که در مقطع بحرانی به مقاومت تسلیم می‌رسند. میلی متر مربع
Aj سطح مقطع مؤثر برشی در یک ناحیه‌ی اتصال در صفحه‌ای موازی با صفحه‌ی آن دسته از آرماتورهای تیر که باعث ایجاد برش در ناحیه‌ی اتصال می‌شوند. میلی متر مربع
Ai مساحت کل آرماتور طولی مقاوم در برابر پیچش. میلی متر مربع
Al,min حداقل مساحت آرماتور طولی مقاوم در برابر پیچش. میلی متر مربع
An مساحت آرماتور در یک نشیمن که در برابر نیروی قیدی ضریب دار Nus مقاومت می‌کند. میلی متر مربع
Anz مساحت یک وجه از ناحیه‌ی گره‌ای با یک مقطع از ناحیه‌ی گره‌ای میلی متر مربع
ANa سطح تأثير تصویر شده‌ی یک مهار چسبی منفرد یا گروهی از مهارهای چسبی برای محاسبه‌ی مقاومت پیوستگی در کشش. میلی متر مربع
ANao سطح تأثير تصویر شده‌ی یک مهار چسبی منفرد برای محاسبه‌ی مقاومت پیوستگی در کشش در صورتی که با فاصله از لبه با فاصله‌ی بی مهارها محدود نشده باشد میلی متر مربع
ANc سطح شکست تصویر شده‌ی بتن از یک مهار منفرد یا گروه مهارها برای محاسبه‌ی مقاومت در کشش . میلی متر مربع
ANco سطح شکست تصویر شده‌ی بتن از یک مهار منفرد برای محاسبه‌ی مقاومت در کشش در صورتی که با فاصله از لبه با فاصله‌ی بین مهارها محدود نشده باشد. میلی متر مربع
A0 مساحت ناخالص محدود به مسیر جریان برش ناشی از پیچش. میلی متر مربع
Aoh  سطح محدود به محورهای بیرونی‌ترین آرماتور عرضی بسته‌ی پیچشی میلی متر مربع
Apd مساحت کل اشغال شده توسط داکت ها و غلافها. میلی متر مربع
As مساحت آرماتور طولی کششی میلی متر مربع
A’s مساحت آرماتور طولی فشاری. میلی متر مربع
Asc مساحت آرماتورر کششی اصلی در یک نشیمن. میلی متر مربع
Ase,N سطح مقطع مؤثر مهار در کشش. میلی متر مربع
Ase,V سطح مقطع مؤثر مهار در برش. میلی متر مربع
Ash سطح مقطع كل آرماتور عرضی، شامل سنجاقی‌ها، در فاصله‌ی  S از یک دیگر و عمود بر ضلع bc از مقطع عضو. میلی متر مربع
Asi مساحت کل آرماتور سطحی در فاصله‌ی si در لایه‌ی i اُم متقاطع با پست با آرماتوری با راویه ی  iα نسبت به محور بست. میلی متر مربع
As,min  حداقل مساحت آرماتور خمشی. میلی متر مربع
Ast مساحت کل آرماتور طولی شامل میلگردها و نیم رخ‌های فولادی میلی متر مربع
At مساحت یک ساق خاموت بسته، دورگیر و یا تنگ مقاوم در برابر پیچش در فاصله‌ی s. میلی متر مربع
Ath مجموع سطوح تنگ یا خاموت هایی که میلگردهای قلابدار را محصور می‌کنند میلی متر مربع
Atr سطح مقطع كل آرماتورهای عرضی در فاصله‌ی s که صفحه‌ی محتمل ترک خوردگی آرماتورهایی را که مهار می‌شوند، قطع می‌کند. میلی متر مربع
Ats مساحت آرماتور در یک بند. میلی متر مربع
Att مجموع سطوح تنگها یا خاموت هایی که به عنوان تنگ‌های موازی برای میلگردهای سَر دار عمل می‌کنند. میلی متر مربع
Av مساحت آرماتور برشی در فاصله‌ی S. میلی متر مربع
Avd مساحت کل هر گروه از آرماتورهای قطری، در یک تیر همبند با آرماتور گذاری قطری. میلی متر مربع
Avf مساحت آرماتور برش-اصطکاک میلی متر مربع
Avh مساحت آرماتور برشی موازی آرماتور کششی خمشی در فاصله‌ی S2 . میلی متر مربع
Av,min حداقل مساحت آرماتور برسی در فاصله‌ی s. میلی متر مربع
AVc  سطح شکست تصویر شده‌ی بتن در یک مهار یا گروه مهارها برای محاسبه‌ی مقاومت در برش. میلی متر مربع
AVco سطح شکست تصویر شده‌ی بتن در یک مهار برای محاسبه‌ی مقاومت در برش در صورتی که با تأثیرات گوشه، فاصله یا ضخامت عضو محدود نشده باشد. میلی متر مربع
A1 سطح بارگذاری شده در محاسبه‌ی مقاومت اتکایی، مقاومت بست یا مقاومت گره. میلی متر مربع
A2 مساحت قاعده‌ی پایینی مخروط، هرم و با گوه‌ی ناقص، که کلاً در درون تکیه گاه قرار گرفته و سطح بالایی آن A1 بوده و بال‌های جانبی آن دارای شیب یک به دوی قائم به افقی می‌باشند. میلی متر مربع
b عرض وجه فشاری عضو. میلی متر
bc بعد هسته‌ی مرکزی مقطع عضو که در محاسبه‌ی مساحت Ash به کار می‌رود. این عرض تایر خارجی آرماتور عرضی اندازه گیری می‌شود. میلی متر
bf عرض مؤثر بال. میلی متر
b0 محیط مقطع بحرانی برای برش دو طرفه در دال‌ها و شالوده‌ها. میلی متر
bs عرض یک بست. میلی متر
bsl عرض زبانه‌ی برشی. میلی متر
bslab عرض مؤثر دال. میلی متر
bt عرض قسمتی از سطح مقطع که خاموت های بسته‌ی مقاوم در برابر پیچش را در بر می‌گیرد. میلی متر
bv عرض مقطع در سطح تماسی که برای محاسبه‌ی برش افقی در نظر گرفته می‌شود. میلی متر
bw عرض جان یا قطر مقطع دایره‌ای میلی متر
b1 بُعد مقطع بحرانی b0 در راستای دهانه‌ای که در آن لنگرها تعیین می‌شوند. میلی متر
b2 بُعد مقطع بحرانی b0 در راستای عمود بر b1. میلی متر
Bn مقاومت اتکایی اسمی. نیوتن
Bu بار اتکایی ضریب دار. نیوتن
c فاصله‌ی دورترین تار فشاری تا محور خنثی. میلی متر
cac فاصله‌ی بحرانی مورد نیار یک مهار کاشتنی در کشش از لبه جهت ایجاد مقاومت پایه که با شکست بتن یا پیوستگی مهار در بتن ترک نخورده بدون آرماتور اضافی جهت کنترل شكاف خوردگی، کنترل می‌شود. میلی متر
ca,max حداکثر فاصله از مرکز میله‌ی مهار تا لبه‌ی بتن . میلی متر
ca,min حداقل فاصله از مرکز میله‌ی مهار تا لبه‌ی بتن. میلی متر
ca1 فاصله‌ی مرکز میله‌ی مهار تا لبه‌ی بتن در یک راستا، اگر برش به مهار وارد می‌شود، ca1 در راستای اعمال برش است. اگر کشش به مهار وارد می‌شود. ca1 حداقل فاصله از لبه است. اگر مهارها در معرض برش در مقاطع نازک با ضخامت محدود قرار می‌گیرند، مطابق تعریف بند ۹-۱۸-۵-۲-۴ است. میلی متر
ca2 فاصله از مرکز میله‌ی مهار تا لبه‌ی بتن در راستای عمود بر ca1 میلی متر
cb مقدار کمتر از: (الف) فاصله‌ی مرکز میلگرد یا سیم تا نزدیک‌ترین سطح بتن، و (ب) نصف فاصله‌ی مرکز تا مرکز میلگردها یا سیم‌هایی که مهار می‌شوند. میلی متر
cc پوشش خالص بنتی آرماتور. میلی متر
cNa فاصله‌ی تصویر شده از مرکز میله‌ی مهار در یک سمت مهار که برای تأمین کل مقاومت پیوستگی یک مهار چسبی لازم است. میلی متر
csl فاصله‌ی خط مرکزی نزدیک‌ترین ردیف مهارهای کششی به زبانه‌ی برشی تا خط مرکزی زبانه‌ی برشی، که در راستای برش اندازه گیری می‌شود. میلی متر
ct فاصله‌ی وجه داخلی ستون از لبه‌ی دال در راستای c1، ولی حداکثر برابر با c1. میلی متر
c1 بُعد ستون مستطیلی یا معادل مستطیلی، سر ستون یا دستک در راستای دهانه‌ای که در آن لنگرها تعیین می‌شوند. میلی متر
c2 بُعد ستون مستطیلی یا معادل مستطیلی، سر ستون یا دستک اندازه گیری شده در راستای عمود بر c1. میلی متر
C ضریب ثابت مقطع جهت تعیین شده مشخصات پیچشی دال و تیر
Cm ضریب ارتباط دهنده‌ی نمودار لنگر واقعی به نمودار لنگر یکنواخت معادل.
d فاصله‌ی دورترین تار فشاری بتن از مرکز ثقل آرماتور کششی طولی. میلی متر
‘d فاصله‌ی دورترین تار فشاری بتن از مرکز ثقل آرماتور فشاری طولی. میلی متر
da قطر خارجی مهار یا قطر میله‌ی گل میخ سَر دار، پیچ سُر دار یا پیچ قلاب دار. میلی متر
d’a مقدار جایگزین da در صورت استفاده از مهار بزرگتر از اندازه‌ی مورد نیاز. میلی متر
dagg حداکثر اندازه‌ی اسمی سنگ دانه‌های درشت . میلی متر
db قطر اسمی میلگرد یا سیم. میلی متر
dpile قطر شمع در بستر شالوده. میلی متر
D بار مرده‌ی بهره برداری یا اثرات ناشی از آن، بدون ضريب.
Ds بار اضافه شده‌ی مرده و یا اثرات ناشی از آن در حد بهره برداری .
Dw بار مرده ناشی از وزن عضو یا اثرات ناشی از آن در حد بهره برداری .
eh فاصله‌ی سطح داخلی میله‌ی پیچ J شکل یا L شكل تا نوک خارجی پیچ J شکل  یا L شكل. میلی متر
e’N فاصله‌ی بین برآیند بار کششی وارد بر گروه مهار تحت کشش و خط مرکزی گروه مهار در کشش که همیشه مثبت است. میلی متر
e’V فاصله‌ی بین برآیند بار برشی وارد بر گروه مهار تحت برش در یک راستا و خط مرکزی گروه مهار در برش در همان راستا که همیشه مثبت است . میلی متر
E تأثیر نیروهای افقی یا قائم ناشی ناشی از زلزله.
Ec مدول الاستیسیته ی بتن. مگاپاسکال
Ecb مدول الاستیسیته ی بتن تیر. مگاپاسکال
Ecs مدول الاستیسیته بین دال. مگاپاسکال
EI سختی خمشی عضو. نیوتن میلی متر مربع
\left ( E \right )_{eff} سختی خمشی مؤثر عضو. نیوتن میلی متر مربع
Es مدول الاستیسیته ی فولاد. مگاپاسکال
f’c مقاومت فشاری مشخصه‌ی بتن. مگاپاسکال
\sqrt{f_{c}^{'}} جذر مقاومت فشاری مشخصه‌ی بتن. در روابط ارائه شده حاصل این جذر همواره بعد تنش (مگاپاسکال) دارد. مگاپاسکال
f فرکانس دوره‌ای کف هرتز
fce مقاومت فشاری مؤثر بتن در بست یا ناحیه‌ی گره. مگاپاسکال
fct متوسط مقاومت کششی شكاف خوردگی اندازه گیری شده. مگاپاسکال
fd تنش در دورترین تار بتن کششی ترک نخورده‌ی مقطع زیر اثر بار مرده‌ی بدون ضريب. مگاپاسکال
fr مدول گسیختگی بتن . مگاپاسکال
fs تنش کششی در آرماتور در اثر بارهای بهره برداری. مگاپاسکال
f’s تنش فشاری در آرماتور در اثر بارهای ضریب دار. مگاپاسکال
futa مقاومت کششی مشخصه‌ی فولاد مهار. مگاپاسکال
fy مقاومت تسلیم مشخصه‌ی آرماتور. مگاپاسکال
fya مقاومت تسلیم مشخصه‌ی فولاد مهار. مگاپاسکال
fyt مقاومت تسلیم مشخصه‌ی آرماتورهای عرضی. مگاپاسکال
F تأثیر بار بهره برداری ناشی از فشار مایعات با فشار کامل و ارتفاع حداکثر.
Fnn مقاومت اسمی در وجه ناحیه‌ی گره. نیوتن
Fns مقاومت اسمی بست. نیوتن
Fnt مقاومت اسمی بند. نیوتن
Fun نیروی ضریب دار وارد بر وجه یک ناحیه‌ی گره. نیوتن
Fus نیروی فشاری ضریب دار در یک بست نیوتن
Fut نیروی کششی ضریبدار در یک بند. نیوتن
h ضخامت، ارتفاع یا عمق کلی یک عضو. میلی متر
ha ضخامت عضوی که در آن مهار قرار گرفته در موازات محور مهار. میلی متر
hef عمق مؤثر جای گذاری مهار. میلی متر
hsx ارتفاع طبقه در طبقه‌ی x . میلی متر
hu ارتفاع مهار نشده‌ی جانبی دیوار با دیوار پایه (جرز دیوار) در دورترین تار فشاری، معادل Iu برای اعضای فشاری. میلی متر
hv عمق مؤثر کلاهک برشی. میلی متر
hw ارتفاع كل دیوار از پای آن تا بالا، با ارتفاع آزاد قطعه‌ی دیواری با دیوار پایه‌ی مورد نظر. میلی متر
hef,sl عمق مؤثر جای گذاری شده‌ی زبانه‌ی برشی میلی متر
hsl عمق جای گذاری شده‌ی زبانه‌ی برشی. میلی متر
hwcs ارتفاع كل دیوار در بالای مقطع بحرانی برای خمش و بارهای محوری میلی متر
hx حداکثر فاصله‌ی مرکز به مرکز میلگردهای پیرامون ستون یا المان مرزی دیوار که به گوشه‌ی خاموتها، دورگیرها و سنجاقی‌ها تکیه کرده‌اند. میلی متر
H تأثیر بار بهره برداری ناشی از فشار جانبی خاک، فشار آب زیر زمینی و یا فشار مصالح توده شده. نیوتن
I ممان اینرسی مقطع حول محور ثقل. میلی متر به توان 4
Ib ممان اینرسی مقطع ناخالص تیر حول محور ثقل. میلی متر به توان 4
Icr ممان اینرسی مقطع ترک خورده‌ی تبدیل یافته به بتن. میلی متر به توان 4
Ie ممان اینرسی مؤثر برای محاسبه‌ی تغییر شکل. میلی متر به توان 4
Iem ممان اینرسی مؤثر عضو در وسط دهانه. میلی متر به توان 4
Iel ممان اینرسی مؤثر عضو در بر تکیه گاه سمت چپ میلی متر به توان 4
Ier ممان اینرسی مؤثر عضو در بر تکیه گاه سمت راست میلی متر به توان 4
Ig ممان اینرسی مقطع ناخالص بتن حول محور ثقل بدون در نظر گرفتن آرماتورها. میلی متر به توان 4
Is ممان اینرسی مقطع ناخالص دال حول محور ثقل. میلی متر به توان 4
Ise ممان اینرسی آرماتورها حول محور ثقل مقطع عضو. میلی متر به توان 4
Isx ممان اینرسی نیمرخ فولادی سازه‌ای، لوله‌ها و جداره‌ها حول محور ثقل عضو مرکب. میلی متر به توان 4
k ضریب طول مؤثر در اعضای فشاری.
kc ضریب برای مقاومت شکست مبنای بتن در کشش.
kcp ضریب برای مقاومت اهرمی بتن.
kf ضریب مقاومت بتن.
kn ضریب تأثیر محصور شدگی .
krt شاخص آرماتور عرضی. میلی متر
l طول دهانه‌ی تیر یا دال یک طرفه؛ طول آزاد طره. میلی متر
lbe طول المان مرزی از وجه فشاری عضو . میلی متر
la طول جای گذاری اضافی میلگرد فراتر از محور تکیه گاه یا نقطه‌ی عطف. میلی متر
lc طولی عضو فشاری از مرکز تا مرکز گره‌ها. میلی متر
lcb طول قوسی خم میلگیرد در راستای محور آن. میلی متر
ld طول گیرایی کششی میلگرد آجدار، سیم آجدار و سیمهای جوش شده‌ی آجدار یا ساده. میلی متر
ldc طول گیرایی فشاری میلگرد آجدار و سیم آجدار. میلی متر
ldh طول گیرایی کششی میلگرد آجدار قلاب دار یا سیم قلاب دار، اندازه گیری شده از بر خارجی قلاب تا محل مقطع بحرانی. میلی متر
ldt طول گیرایی کششی میلگرد آجدار سَر دار، اندازه گیری شده از وجه اتکایی سر میلگرد تا محل مقطع بحرانی. میلی متر
le طول باربر مهار در برش میلی متر
lext طول مستقیم ادامه داده شده در انتهای قلاب استاندارد. میلی متر
ln طول دهانه‌ی آزاد، اندازه گیری شده از بر تا بر تکیه گاه‌ها. میلی متر
lo طولی از عضو، اندازه گیری شده از وجه اتصال، که در آن باید فولاد گذاری عرضی ویژه فراهم شود. میلی متر
lsc طول وصله‌ی پوششی فشاری. میلی متر
lst طول وصله‌ی  پوششی کششی. میلی متر
lt طول دهانه‌ی عضو در آزمایش بارگذاری ‌این طول در دال‌های دو طرفه طول دهانه‌ی ضلع کوچک‌تر است. طول دهانه کوچکترین دو مقدار: (الف) فاصله‌ی محور تا محور تکیه گاهها، و (ب) فاصله‌ی آزاد بین تکیه گاهها به اضافه‌ی ضخامت عضو، h، است. در اعضای طره‌ای این طول دو برابر فاصله‌ی بر تکیه گاه تا انتهای طره است. میلی متر
lu طول مهار نشده‌ی ستون یا دیوار. میلی متر
lv طول بازوی کلاهک برشی از مرکز بار متمرکز یا عکس العمل تکیه گاهی میلی متر
lw طول کل دیوار یا طول قطعه‌ی دیواری یا دیوار پایه در راستای نیروی برشی. میلی متر
l1 طول دهانه در راستایی که لنگرها تعیین می‌شود، اندازه گیری شده از مرکز تا مرکز تکیه گاه‌ها. میلی متر
l2 طول دهانه در راستای عمود بر l1، اندازه گیری شده از مرکز تا مرکز تکیه گاه‌ها. میلی متر
L بار زنده بهره برداری یا اثرات ناشی از آن، بدون ضریب. میلی متر
Lr بار زنده‌ی بهره برداری بام یا اثرات ناشی از آن، بدون ضریب. میلی متر
Ma حداکثر لنگر ناشی از بارهای بهره برداری که در محاسبه‌ی تغییر شکل منظور می‌شود. نیوتن میلی متر
Mc  لنگر ضریب دار تشدید شده برای در نظر گرفتن آثار ناشی از لاغری در عضو فشاری. نیوتن میلی متر
Mcr لنگر ترک خوردگی. نیوتن میلی متر
Mcre لنگر خمشی ناشی از بارهای خارجی که موجب ترک خوردگی می‌شود. نیوتن میلی متر
Mmax حداکثر لنگر ضریب دار در مقطع عضو ناشی از بارهای خارجی نیوتن میلی متر
Mn مقاومت خمشی اسمی مقطع. نیوتن میلی متر
Mnb مقاومت خمشی اسمی تیر شامل دال در کشش، که به گره متصل شده است. نیوتن میلی متر
Mnc مقاومت خمشی اسمی یک ستون در یک گره‌ی قاب، محاسبه شده با یک نیروی محوری ضریبدار، که با راستای نیروهای جانبی در نظر گرفته شده همساز بوده و کمترین مقاومت خمشی را نتیجه دهد. نیوتن میلی متر
Mo لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار نیوتن میلی متر
Mp مقاومت خمشی پلاستیک مورد نیاز در مقطع کلاهک برشی نیوتن میلی متر
Mpr مقاومت خمشی محتمل عضو، با یا بدون باز محوری، در بر گره اتصال که با فرض تنش کششی در میلگردهای طولی حداقل برابر با 1.25fy  و ضریب کاهش مقاومت ϕ برابر با 1/0 محاسبه می‌شود. نیوتن میلی متر
Msa حداکثر لنگر در دیوار ناشی از بارهای بهره برداری بدون در نظر گرفتن اثر P∆. نیوتن میلی متر
Msc لنگر ضریب دار دال که ستون در گره‌ی اتصال در برابر آن مقاومت می‌کند. نیوتن میلی متر
Mu لنگر  ضریب دار در مقطع یک عضو. نیوتن میلی متر
Mua لنگر در وسط ارتفاع دیوار ناشی از بارهای جانبی ضریب دار و بارهای محوری ضریب­دار خارج از مرکز، بدون در نظر گرفتن اثرP∆. نیوتن میلی متر
Mv لنگر خمشی مقاوم آرماتورهای کلاهک برشی نیوتن میلی متر
M1 کوچک‌ترین لنگر ضريب دار دو انتهای عضو فشاری نیوتن میلی متر
M1ns لنگر ضریب دار عضو فشاری ناشی از بارهایی که تغییر مکان جانبی قابل ملاحظه ایجاد نمی‌کنند، در انتهایی که M1 اثر می‌کند. این لنگر با تحليل الاستیک مرتبه‌ی اول سازه محاسبه می‌شود. نیوتن میلی متر
M1s لنگر ضريب دار عضو فشاری ناشی از بارهایی که تعبیر مکان جانبی قابل ملاحظه ایجاد می‌کنند، در انتهایی که M1 اثر می‌کند. این لنگر با تحليل الاستیک مرتبه‌ی اول سازه محاسبه می‌شود. نیوتن میلی متر
M2 بزرگ‌ترین لنگر ضریب دار دو انتهای عضو فشاری. چنانچه بار جانبی در بین تکیه گاههای عضو وارد شود، M2 بزرگ‌ترین لنگر وارد به عضو در نظر گرفته می‌شود، لنگر M2 همواره مثبت منظور می‌گردد. نیوتن میلی متر
M2,min حداقل مقدار M2 نیوتن میلی متر
M2ns لنگر ضریب دار عضو فشاری ناشی از بارهایی که تغییر مکان جانبی قابل ملاحظه ایجاد نمی‌کنند، در انتهایی که M2 اثر می‌کند. این لنگر با تحليل الاستیک مرتبه‌ی اول سازه محاسبه می‌شود. نیوتن میلی متر
M2s لنگر ضریب دار عضو فشاری ناشی از بارهایی که تغییر مکان جانبی قابل ملاحظه ایجاد می‌کنند، در انتهایی که M2  اثر می‌کند. این لنگر با تحليل الاستیک مرتبه‌ی اول سازه محاسبه می‌شود . نیوتن میلی متر
n تعداد اقلامی مثل میلگردها، سیم‌ها و مهارها
n1 تعداد میلگردهای طولی در پیرامون هسته‌ی ستون یا دورگیرهای جند ضلعی که به گوشه‌ی دورگیر یا قلابهای لرزه‌ای تکیه دارند. یک گروه میلگرد به عنوان یک میلگرد منفرد محسوب می‌شود.
ns تعداد طبقات بالای مقطع بحرانی.
Na مقاومت اسمی پیوستگی در کشش در یک مهار منفرد چسبی. نیوتن
Nag مقاومت اسمی پیوستگی در کشش در یک گروه مهارهای چسبی. نیوتن
Nb مقاومت مبنای شکست بتن در کشش در یک مهار منفرد در بتن ترک خورده. نیوتن
Nba مقاومت مبنای پیوستگی در کشش یک مهار منفرد چسبی . نیوتن
Ncb مقاومت اسمی شکست بتن در کشش یک مهار منفرد. نیوتن
Ncbg مقاومت اسمی شکست بتن در کشش در یک گروه مهار. نیوتن
Ncp مقاومت مبنای اهرمی بتن در یک مهار منفرد . نیوتن
Ncpg مقاومت مبنای اهرمی بتن در یک گروه مهار. نیوتن
Nn مقاومت اسمی در کشش . نیوتن
Np مقاومت بیرون کشیدگی در یک مهار منفرد در کشش، در بتن ترک خورده. نیوتن
Npn مقاومت اسمی بیرون کشیدگی در یک مهار منفرد در کشش. نیوتن
Nsa مقاومت اسمی یک مهار منفرد یا یک مهار در گروه مهارها در کشش، که در آن مقاومت فولاد حاکم است. نیوتن
Nsb مقاومت پکیدگی سطح جانبی در یک مهار منفرد. نیوتن
Nsbg مقاومت پکیدگی سطح جانبی در یک گروه مهار. نیوتن
Nu نیروی محوری ضریب دار عمود بر مقطع که هم زمان با Vu یا Tu بر آن وارد می‌شود. Nu در اعضای فشاری مثبت، و در اعضای کششی منفی در نظر گرفته می‌شود. نیوتن
Nua نیروی ضریب دار کششی وارد بر مهار یا یک مهار از گروه مهار. نیوتن
Nua,g نیروی ضریب دار کششی کل وارد بر گروه مهار. نیوتن
Nua,i نیروی ضریب دار کششی وارد بر یک مهار با بیشترین تنش در گروه مهار. نیوتن
Nua,s بار کششی دائمی ضریبدار. نیوتن
Nuc نیروی ضریب دار قیدی وارد بر یک اتصال اتکایی که هم زمان و عمود بر Vu وارد می‌شود. این نیرو برای کشش مثبت در نظر گرفته می‌شود. نیوتن
Nuc,max حداکثر نیروی قیدی که می‌توان در مسیر باری که از یک اتصال اتکایی می‌گذرد، عبور داد این بار باید در ضریب بار مربوط به بار زنده در ترکیب بارها ضرب شود. نیوتن
pcp محیط خارجی سطح مقطع بتن. میلی متر
ph محیط خط مرکزی بیرونی‌تری آرماتورهای عرضی بسته‌ی پیچشی. میلی متر
pa حداکثر مقاومت فشاری مجاز یک عضو شالوده‌ی عمیق. میلی متر
Pc بار بحرانی کمانش. نیوتن
Pn مقاومت فشاری محوری اسمی عضو. نیوتن
Pn,max حداکثر مقاومت فشاری محوری اسمی عضو. نیوتن
Pnt مقاومت کششی محوری اسمي عضو. نیوتن
Pnt,max حداکثر مقاومت کششی محوری اسمى عضو. نیوتن
P0 مقاومت محوری اسمی عضو، بدون برون محوری. نیوتن
Ps بار محوری بدون ضریب در طراحی، در مقطع وسط ارتفاع عشو شامل آثار وزن. نیوتن
Pu نیروی محوری ضریب دار. این نیرو برای فشار مثبت، و برای کشش منفی در نظر گرفته می‌شود. نیوتن
P∆ لنگر ثانویه ناشی از تغییر شکل جانبی. نیوتن میلی متر
qu بار ضریبدار در واحد سطح. نیوتن بر مترمربع
qDu بار مرده ضریب دار در واحد سطح نیوتن بر مترمربع
qLu بار زنده ضريب دار در واحد سطح نیوتن بر مترمربع
Q شاخص پایداری برای یک طبقه.
r شعاع ژیراسیون مقطع. میلی متر
rb شعاع خم در سمت داخلی میلگرد میلی متر
R اثر تجمعی بار باران در شرایط بهره برداری.
s فاصله‌ی مرکز به مرکز میلگردهای طولی یا عرضی و مهارها. میلی متر
si فاصله‌ی مرکز به مرکز میلگردها در راستای i در مجاورت سطح عضو. میلی متر
s0 فاصله‌ی مرکز به مرکز میلگردهای عرضی در طول l0 . میلی متر
ss انحراف معیار نمونه. مگاپاسکال
sw فاصله‌ی آزاد بین جان‌های مجاور. میلی متر
s2 فاصله‌ی مرکز به مرکز آرماتورهای طولی برشی یا پیچشی. میلی متر
S اثر بار برف در شرایط بهره برداری.
Se لنگر، برش یا نیروی محوری در اتصال، متناظر با ایجاد مقاومت محتمل در مفصل‌های پلاستیک ناشی از تغییر مکان‌های جانبی غیر خطی، در اثر بارهای زلزله و ثقلی.
Sm مدول مقطع الاستیک. میلی متر به توان 3
Sn مقاومت خمشی، برشی، محوری، پیچشی یا اتکایی اسمی مقطع.
Sy مقاومت تسلیم یک اتصال، بر اساس fy فولاد در اعضای متصل شده به آن برای خمش، برش، پیچش و نیروی محوری مگاپاسکال
t ضخامت دیواره در مقاطع توخالی. میلی متر
tf ضخامت بال. میلی متر
tsl ضخامت زبانه‌ی برشی. میلی متر
T آثار تجمعی دما، وارفتگی، جمع شدگی، نشست‌های نامساوی و بتن جبران کننده‌ی جمع شدگی در شرایط بهره برداری.
Tcr لنگر پیچشی ترک خوردگی. نیوتن میلی متر
Tt كل بار آزمایش. نیوتن
Tth لنگر پیچشی آستانه. نیوتن میلی متر
Tn مقاومت پیچشی اسمی مقطع نیوتن میلی متر
Tu لنگر ضریب دار پیچشی در مقطع. نیوتن میلی متر
U مقاومت مورد نیار عضو یا مقطع جهت مقابله با بارهای ضریبدار یا آثار ناشی از آنها.
vc تنش متناظر با مقاومت برشی دو طرفه‌ی اسمی که با بتن تأمین شده است. مگاپاسکال
vn تنش معادل بتن متناظر با مقاومت برشی دو طرفه‌ی اسم دال یا شالوده. مگاپاسکال
vs تنش معادل بتن متناظر با مقاومت برشی دو طرفه‌ی اسمی که با آرماتور تأمین شده است. مگاپاسکال
vu حداکثر تنش برشی دو طرفه‌ی ضریب دار که در پیرامون یک مقطع بحرانی محاسبه می‌شود. مگاپاسکال
vug تنش برشی دوطرفه ضریبدار وارد بر مقطع بحرانی دال ناشی از بارهای ثقلی، بدون اثر انتقال لنگر. مگاپاسکال
vuv تنش برشی ضریبدار بر مقطع بحرانی دال در عملکرد دو طرفه ناشی از ترکیب بارگذاری بحرانی، بدون انتقال لنگر خمشی. مگاپاسکال
Vb مقاومت مبنای شکست مخروطی بتن در برش یک مهار منفرد در بتن ترک خورده. نیوتن
Vbrg,sl مقاومت اتکایی اسمی کلید برشی در جهت برش نیوتن
Vc مقاومت برشی اسمی که با بتن ایجاد شده است. نیوتن
Vcb مقاومت شکست مخروطی اسمی بتن در برش، در یک مهار منفرد. نیوتن
Vcbg مقاومت شکست مخروطی اسمی بتن در برش، در یک گروه مهار. نیوتن
Vcb,sl مقاومت خرد شدگی اسمی در برش در قطعه‌ی الحاقی با کلید برشی. نیوتن
Vci مقاومت برشی اسمی بتن، در مواردی که ترک خوردگی قطری از ترکیب برش و لنگر نتیجه می‌شود. نیوتن
Vcp مقاومت اهرمی اسمی بتن در یک مهار منفرد. نیوتن
Vcpg مقاومت اهرمی اسمی بتن در یک گروه مهار. نیوتن
Vcw مقاومت برشی اسمی بتن، در مواردی که ترک خوردگی قطری از تنش کششی اصلی زیاد در جان نتیجه می‌شود. نیوتن
Vd نیروی برشی در مقطع، ناشی از ترکیب بار مرده‌ی بدون ضريب. نیوتن
Ve نیروی برشی طراحی، ناشی از ترکیب بارها و آثار زلزله  مطابق فصل بیستم. نیوتن
Vi نیروی برشی ضریبدار در مقطع، ناشی از بارهای خارجی که همزمان با Mmax⁡ ایجاد می‌شود. نیوتن
Vn مقاومت برشی اسمی. نیوتن
Vnh مقاومت برشی افقی اسمی. نیوتن
Vs مقاومت برشی اسمی که با آرماتور برشی ایجاد شده است. نیوتن
Vsa مقاومت برشی اسمی در یک مهار منفرد یا یک مهار در گروه مهار، که تابع مقاومت فولاد است. نیوتن
Vu نیروی برشی ضربدار در مقطع. نیوتن
Vua نیروی برشی ضریب دار وارد بر یک مهار منفرد یا یک گروه مهار. نیوتن
Vua,g کل نیروی برشی ضریب دار وارد بر یک گروه مهار. نیوتن
Vua,i نیروی برشی ضریبدار وارد بر مهاری که بیشترین تنش در گروه مهار را تجربه می‌کند. نیوتن
Vuh نیروی برشی ضریب دار در سطح تماس دو لایه‌ی بتن، در عضو خمشی مرکب بتنی. نیوتن
Vus برش افقی ضریب دار در یک طبقه. نیوتن
Vux نیروی برشی ضریب دار در جهت X . نیوتن
Vuy نیروی برشی ضریبدار در جهت Y. نیوتن
Vnx مقاومت برشی در جهت X . نیوتن
Vny مقاومت برشی در جهت Y. نیوتن
wc چگالی یا جرم واحد حجم بتن معمولی یا چگالی معادل بتن سبک. کیلوگرم بر مترمکعب
wu بار ضريب دار وارد به واحد طول تیر یا دال یک طرفه. نیوتن بر میلی متر
wt عرض مؤثر بند در روش جریانی (مدل بست و بند) نیوتن بر میلی متر
w/cm نسبت آب به مواد سیمانی.
W بار باد یا آثار ناشی از آن .
x بُعد کوچکتر در مقطع مربع مستطیل میلی متر
y بعد بزرگتر در مقطع مربع مستطیل میلی متر
yt فاصله‌ی محور ثقل مقطع ناخالص، بدون منظور کردن میلگردها، از وجه کششی . میلی متر
α زاویه­ی معرف راستای آرماتور.
αc  ضریب معرف سهم نسبی مقاومت بتن در مقاومت برشی اسمی دیوار.
αf نسبت سختی خمشی مقطع تیر به سختی خمشی عرشي از دال که به خطوط مرکزی پانل‌های مجاور در هر طرف تیر، در صورت وجود، محدود می‌شود.
αfm مقدار متوسط αf برای تمام تیرهای اطراف یک پانل.
αf1 مقدار αf در جهت l1  .
αf2 مقدار αf در جهت l2
αi زاویه بین محور بست و میلگردهای لایه iام آرماتورهای متقاطع یا آن بست
αs ضریب استفاده شده برای تعیین  Vc در دالها و شالوده‌ها.
α1 حداقل زاویه‌ی راستای آرماتورهای توزیع شده در یک جهت با یک بست
α2 زاویه راستای آرماتورهای متعامد با α2 در یک بست
αv نسبت سختی خمشی بازوی کلاهک برشی به سختی خمشی مقطع دال مرکب
β نسبت ابعاد بزرگ به کوچک: دهانه‌های آزاد در دال‌های دو طرفه، اضلاع مقطع ستون، سطح وارد شدن بار متمرکز یا عکس العمل، و یا اضلاع یک پی.
βb نسبت مساحت آرماتور قطع شده به کل مساحت آرماتور کششی در مقطع .
βc ضريب اصلاح محصور شدگی برای بست ها و گره‌ها در مدل خرپایی (مدل بست و بند).
βdns نسبت استفاده شده در محاسبه‌ی کاهش سختی ستون زیر اثر بارهای محوری دائمی
βds نسبت حداکثر برش ضریب دار ناشی از بارهای دائمی در یک طبقه به حداکثر برش ضریب دار در آن طبقه، در یک ترکیب بار.
βn ضریب استفاده شده جهت محاسبه‌ی اثر مهاری بندها بر مقاومت مؤثر فشاری ناحیه‌ی گره‌ای .
βs ضریب استفاده شده جهت محاسبه‌ی اثر ترک خوردگی و آرماتور محصور کننده در مقاومت مؤثر فشاری بتن در یک بست.
βt نسبت سختی پیچشی مقطع تیر به سختی خمشی دال بر عرضی معادل طول دهانه مرکز تا مرکز تیر.
β1 ضریب تعیین نسبت عمق بلوک مستطیلی تنش فشاری معادل به عمق محور خنثی در مقطع.
γf ضریب استفاده شده جهت تعیین نسبیت از Msc در اتصال دال به ستون که با خمش دال منتقل می‌شود .
γs ضریب استفاده شده جهت تعیین بخشی از آرماتور که باید در نوار مرکزی شالوده قرار داده شود.
γv ضریب استفاده شده جهت تعیین بخشی از Msc در اتصال دال به ستون که با برون محوری برش منتقل می‌شود.
δ ضریب استفاده شده جهت تشدید لنگر، در تعیین آثار ناشی از انحنا بین دو انتهای عضو فشاری.
δs ضریب تشدید لنگر در قاب‌های مهار نشده در برابر حرکت جانبی، برای تعیین تغییر مکان جانبی نسبی ناشی از بارهای ثقلی و جانبی.
δu جا به جایی طراحی . میلی متر
­cr تغییر شکل خارج آز صفحه در وسط ارتفاع دیوار، متناظر با لنگر ترک ترک خوردگی MCr میلی متر
is تغییر مکان استاتیکی آنی در مرکز سقف. میلی متر
n تغییر شکل خارج از صفحه در وسط ارتفاع دیوار، متناظر با مقاومت خمشی اسمی Mn میلی متر
0 تغییر مکان جانبی نسبی طبقه ناشی از Vus . میلی متر
r تغییر شکل پسماند که ۲۴ ساعت بعد از حذف بار آزمون اندازه گیری می‌شود. در آزمون اول، تغییر شکل پسماند نسبت به موقعیت سازه در شروع آزمون اول اندازه گیری می‌شود. در آزمون دوم، تغییر شکل پسماند نسبت به موقعیت سازه در شروع آزمون دوم اندازه گیری می‌شود. میلی متر
s تغییر شکل خارج از صفحه ناشی از بارهای بهره برداری . میلی متر
u تغییر شکل خارج از صفحه در وسط ارتفاع دیوار، ناشی از بارهای ضریبدار. میلی متر
x تغییر مکان جانبی نسبی طراحی در طبقه‌ی x . میلی متر
1 حداکثر تغییر شکل در آزمایش بارگذاری اول که ۲۴ ساعت بعد از اعمال کامل بار آزمون اندازه گیری می‌شود. میلی متر
2 حداکثر تغییر شکل در آزمایش بارگذاری دوم که ۲۴ ساعت بعد از اعمال کامل بار آزمون اندازه گیری می‌شود. این تغییر شکل نسبت به موقعیت سازه در شروع بارگذاری دوم اندازه گیری می‌گردد. میلی متر
εt کرنش خالص کششی در آخرین ردیف آرماتور کششی طولی در مقاومت اسمی، بدون کرنش ناشی از وارفتگی، جمع شدگی و دما
εty کرنش خالص کششی در آخرین ردیف آرماتور کششی طولی برابر با  \frac{f_{y}}{E_{s}}.
θ زاویه‌ی بین محور بست، قطری فشاری و یا میدان فشار یا وتر کششی عضو.
λ ضریب تصحيح جهت انعکاس مشخصات مکانیکی کاهش یافته‌ی بتن سبک نسبت به بتن معمولی، در مقاومت فشاری یکسان.
λa ضریب تصحيح جهت انعکاس مشخصات مکانیکی کاهش یافته‌ی بتن سبک  در کاربردهای مشخص از مهاری بتن.
λΔ ضریب استفاده شده جهت تعیین تغییر شکل اضافی ناشی از بارهای دراز مدت.
λs ضریبی که برای اصلاح مقاومت برشی برای اثر عمق عضو به کار می‌رود. این ضریب معمولاً “ضريب اثر ابعاد” نامیده می‌شود.
μ ضریب اصطکاک.
ξ ضریب وابسته به زمان برای بارهای دائمی.
ρ نسبت As به bd .
‘ρ نسبت A’s به bd .
ρl نسبت مساحت آرماتور طولی قائم توزیع شده در دیوارها به سطح مقطع ناخالص بتن عمود بر آنها.
ρs نسبت حجم آرماتور دور پیچ به حجم بتن محصور شده در هسته. حجم بتن محصور شده از بیرون تا بیرون دور پیچ محاسبه می‌شود.
ρt نسبت مساحت آرماتور عرضی  افقی توزیع شده، به سطح مقطع ناخالص بتن عمود بر آنها .
ρv نسبت مساحت آرماتور بند یا آرماتور عرضی به مساحت سطح تماس .
ρw نسبت As به bw d .
ϕ ضریب کاهش مقاومت .
τcr تنش پیوستگی مشخصه‌ی مهار چسبی در بتن ترک خورده. مگاپاسکال
τuncr تنش پیوستگی مشخصه‌ی مهار چسبی در بتن ترک نخورده. مگاپاسکال
Ψbrg,sl  ضریب اتکایی زبانه‌ی برشی که برای اصلاح مقاومت اتکایی آن با توجه به اثر بار محوری، به کار می‌رود.
Ψc ضربت اصلاح طول گیرایی بر اساس مقاومت بتن.
Ψc,N ضريب ترک خوردگی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارها، باتوجه به اثر ترکها، به کار می‌رود.
Ψc,P ضریب ترک خوردگی بیرون کشیدگی که برای اصلاح مقاومت بیرون کشیدن مهارها، با توجه به اثر ترک‌ها، به کار می‌رود.
Ψc,V  ضريب ترک خوردگی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت برشی مهارها، باتوجه به اثر ترکها و نیز وجود یا عدم وجود آرماتور تکمیلی، به کار می‌رود.
Ψcp,N ضریب مقاومت گسیختگی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارهای کاشتنی در بتن ترک نخورده، بدون وجود آرماتور تکمیلی، به کار می‌رود.
Ψcp,Na ضریب مقاومت گسیختگی پیوستگی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارهای چسبنده در بتن ترک نخورده، بدون وجود آرماتور تکمیلی، برای در نظر گرفتن تنش‌های کششی ناشی از کاشتن به کار می‌رود.
Ψe ضریب اصلاح طول گیرایی برای نوع لایه‌ی پوشش آرماتور.
Ψec,N ضریب برون محوری شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارها، با توجه به برون محوری بارهای وارده، به کار می‌رود.
Ψec,Na ضریب برون محوری شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارهای چسبی، با توجه به برون محوری بارهای وارده، به کار می‌رود.
Ψec,V ضریب برون محوری شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت برشی مهارها، با توجه به برون محوری بارهای وارده، به کار می‌رود.
Ψed,N ضریب اثر لبه‌ی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارها، با توجه به نزدیکی آنها به لبه‌ی عضو، به کار می‌رود.
Ψed,Na ضریب اثر لبه‌ی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارهای چسبی، با توجه به نزدیکی آنها به لبه‌ی عضو، به کار می‌رود.
Ψed,V ضریب اثر لبه‌ی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت برشی مهارها، با توجه به نزدیکی آنها به لبه‌ی عضو، به کار می‌رود .
Ψg ضریب اصلاح طول گیرایی با توجه به رده‌ی آرماتور.
Ψh,V ضریب ضخامت شکست محروطی بتن که برای اصلاح مقاومت برشی مهارهای واقع در اعضای بتنی با ha<15 به کار می‌رود.
Ψ0 ضريب اصلاح طول گیرایی با توجه به پوشش جانبی و محصور شدگی.
Ψp ضريب اصلاح طول گیرابی میلگرد سَر دار، با توجه به آرماتور تنگ موازی.
Ψr ضريب اصلاح طول گیرایی، با توجه به آرماتور محصور کننده.
Ψs ضریب اصلاح طول گیرابی، با توجه به قطر آرماتور.
Ψt ضريب اصلاح طول گیرایی در کشش، با توجه به موقعیت ریختن بتن.
Ψw ضریب اصلاح طول گیرانی برای سیم‌های آجدار جوشی در  کشش.
Ωo ضریب تشدید “اضافه مقاومت” در سیستم‌های مقاوم در برابر زلزله. این ضریب در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان، در بخش مربوط به بارگذاری زلزله، تعیین شده است.
Ωv ضريب “اضافه مقاومت” برابر با نسبت \frac{M_{pr}}{M_{u}} در مقطع بحرانی دیوار .
ωr ضریب تشدید برش دینامیکی.

  3-2-9 تعاریف اصطلاحات

اصطلاح فارسی اصطلاح انگلیسی تعریف اصطلاح
آرماتور reinforcement میلگرد یا مسلح کننده‌های فولادی جای گذاری شده در بتن که با مشخصات فصل ۴ تطابق داشته باشند.
آرماتور آجدار reinforcement, deformed آرماتور با بدنه‌ی شکل داده شده‌ی غیر صاف
آرماتور انتظار reinforcement, dowel آرماتوری که برای اتصال دو قطعه از یک عضو و یا یک عضو به شالوده در بتن جای گذاری می‌شود. این  آرماتور باید بتواند از عهده‌ی انتقال بارها در اتصال برآید.
آرماتور تکمیلی reinforcement, supplementary آرماتوری که جهت جلوگیری از پتانسیل شکست و بتن عمل می‌کند؛ ولی در انتقال بار طراحی از مهار به عضو سازه‌ای شرکت ندارد.
آرماتور دورپیچ spiral reinforcement  آرماتوری که به طور پیوسته به شکل یک مار پیچ استوانه‌ای به دور آرماتورهای طولی پیچیده شده باشد.
آرماتور دورگیر hoop reinforcement تنگ بسته یا تنگ دور پیچ شده به طور پیوسته، که از یک یا چند میلگرد ساخته شده و هر کدام در دو انتها قلابهای لرزهای دارند. آرماتور دورگیر نباید از میلگردهای آجدار سَر دار ساخته شود.
آرماتور ساده reinforcement, plain آرماتور با بدنه‌ی صاف
آرماتور سیمی جوشی reinforcement, welded wire شبکه‌ی میلگردهای ساده یا آجدار جوش شده که به صورت صفحه ساخته می‌شوند.
آرماتور طولی longitudinal reinforcement آرماتوری که در جهت طولی تیر و ستون یا در امتداد اضلاع صفحه‌ی دال و دیوار جای گذاری می‌شود این آرماتور معمولاً برای تحمل نیروهای محوری، خمشی و تا حدی پیچشی به کار می‌رود.
آرماتور عرضی transverse reinforcement آرماتوری که در جهت عمود یا مایل نسبت به آرماتور طولی جای گذاری می‌شود. این آرماتور معمولاً برای تحمل برش و پیچش به کار می‌رود.
آرماتور مهار reinforcement, anchor آرماتور مورد استفاده جهت انتقال بار طراحی از مهارها به عضو سازه‌ای.
اتصال connection ناحیه‌ای از سازه که در آن دو عضو یا بیشتر به هم وصل می‌شوند. این اصطلاح در مورد اعضای پیش ساخته نیز به کار می‌رود.
اتصال شکل پذیر connection,

ductile

اتصال بین یک یا چند عضو پیش ساخته  که در اثر جا به جایی‌های ناشی از بار زلزله به حد تسلیم می‌رسد.
اتصال قوی connection,

strong

اتصال بین یک یا چند عضو پیش ساخته که در  اثر جا به جایی‌های ناشی از بار زلزله الاستیک باقی می‌ماند؛ در حالی که اتصال‌های مجاور از حد تسلیم گذشته‌اند.
اثرات بار load effects نیروها و تغییر شکلهای ناشی از بارها و یا تغییرات حجمی مفید شده.
ارتفاع مؤثر مقطع effective depth of section  فاصله‌ی دورترین تار فشاری بتن تا مرکز ثقل آرماتورهای کششی، در مقطع یک عضو خمشی.
اطلاعات طراحی design Information اطلاعات خاص پروژه که تا حد کاربرد باید در مدارک ساخت، توسط مهندس طراح، آورده شوند .
اعضای با عملکرد دوطرفه two-way construction اعضایی که بارها را با عملکرد خمشی در دو راستا منتقل می‌کنند. بعضی دال‌ها و شالوده‌ها در این گروه هستند.
اعضای با عملکرد یک طرفه one-way construction اعضایی که بارها را با عملکرد خمشی در یک راستا تحمل می‌کنند.
اعضای خمشی بتنی مرکب composite concrete flexural members اعضای خمشی که از اجزای جداگانه، پیش ساخته یا درجا، ساخته شده و به گونه‌ای به هم متصل شده‌اند که به صورت واحد بار تحمل می‌کنند.
افزودنی، ماده افزودنی admixture ماده‌ی اضافه شونده‌ی سیمانی که به بتن، گروت و ملات، قبل یا در حین اختلاط اضافه می‌شود، و مشخصات بتن تازه، گیرش آن و یا بتن سخت شده را اصلاح می‌نماید .
الزامات اجرایی compliance riquirement الزامات مربوط به ساخت که تا حد کاربرد باید در مدارک ساخت، توسط مهندس طراح، به پیمان کار ابلاغ یا توصیه شوند.
المان مرزی، جزء مرزی، جزء لبه boundary element قسمتی از لبه‌ی دیوار یا دیافراگم، در امتداد طول، که با آرماتورهای طولی و عرضی تقویت می‌شود.
بار load نیروها و دیگر تلاش‌های ناشی از وزن مصالح، ساکنین و متعلقات آنها، آثار محیطی، جابه جایی‌های نسبی و تغییرات ابعادی.
بار بهره برداری load, service باری که در حین بهره برداری به سازه وارد می‌شود، بدون ضريب.
بار زنده load, live بارهایی که به طور دائمی در زمان بهره برداری به سازه وارد نمی‌شوند، بدون ضريب.
بار ضریب دار load, factored بار ضرب شده در ضریب بار.
بار مرده load, dead وزن اعضای سازه و قطعات الحاقی آن که در زمان بهره برداری احتمالاً حضور دارند؛ بدون ضريب.
بار مرده‌ی اضافی load, superimposed dead بار مرده غیر از وزن سازه که به طور دائمی بر روی سازه قرار می‌گیرد و یا در طراحی منظور می‌شود.
بار مرده‌ی ناشی از وزن load, self-weight dead بار مرده‌ای که در اثر وزن سازه، به همراه هر گونه رویه‌ی بتنی چسبیده به آن، به سازه وارد می‌شود.
بتن concrete مخلوط سیمان پرتلند یا هر ماده‌ی سیمانی دیگر، سنگ دانه‌ی ریز، سنگ دانه‌ی درست و آب، با یا بدون مواد افزودنی.
بتن آرمه concrete , reinforced بتن سازه‌ای که با آرماتور، به میزان حداقل تعيين شده در فصلهای ۹-۹ تا ۹-۱۱، تقویت شده باشد.
بتن با الیاف فولادی concrete, steel fiber reinforced بتن حاوی مقدار معینی الیاف فولادی پراکنده و غیر پیوسته در راستاهای مختلف.
بتن پیش تنیده concrete, prestressed بتن آرم‌های که در آن از قبل تنشهای فشاری و داخلی جهت کاهش تنش‌های کششی ناشی از بارها ایجاد شده‌اند.
بتن پیش ساخته concrete, precast قطعه بستنی سازهای که در محل دیگری، غیر از مکان استقرارش در سازه، ساخته می‌شود.
بتن ساده concrete, plain بتن سازهای بدون آرماتور یا با آرماتور کمتر از حداقل تعیین شده برای بتن آرمه.
بتن سازه‌ای structural concrete بتنی که برای تحمل بار به کار برده می‌شود.
بتن سبک (نیمه سبک دانه) concrete, lightweight بتن با سنگ دانه‌های سبک و غیر سبک، با چگالی تعادلی بین ۱۴۴۰ تا 2150 کیلو گرم بر متر مکعب (به بند ۹-۳-۲-۲ مراجعه شود). چگالی تعادلی، چگالی است که با میزان رطوبت برابر با رطوبت محیط اندازه گیری می شود. برای نحوه آزمایش به ASTM C567 مراجعه شود.
بتن سبک ماسه‌ای (نیمه سبک دانه) concrete, sand light weight بتن سبک ساخته شده با سنگ دانه‌های ریز  معمولی و سنگ دانه‌های درشت سبک (به بند 9-3-2-2 مراجعه شود)
بتن غیر پیش تنیده concrete, nonprestressed بتن آرمه ی معمولی با حداقل آرماتور تعبین شده و برای بتن آرمه، بدون پیش تنیدگی؛ و یا در دال‌های دو طرفه با کم‌تر از حداقل پیش تنیدگی.
بتن تمام سبک دانه concrete, all lightweight بتن یا سنگ دانه‌های ریز و درشت سبک.
بتن معمولی concrete, normal weight بتن با سنگ دانه‌های معمولی، با چگالی بین ۲۱۵۵ تا ۲۵۶۰ کیلو گرم بر متر مکعب.
بست strut عضو فشاری در روش خرپایی (روش بست و بند) که نماینده‌ی برآیند نیروهای موازی با باد بزنی در ناحیه‌ی فشاری می‌باشد.
بست بطری شکل strut, bottle shaped بستی که در ناحیه‌ی میانی عریض‌تر از نواحی دو انتهایی خود می‌باشد.
بند tie عضو کششی در روش خرپایی (روش بست و بند)
پس کشیدگی post tensioning روشی در پیش تنیدگی که در آن کابل‌ها بعد از سخت شدن بتن کشیده می‌شوند.
پوشش بتنی میلگرد cover, specited concrete ناحیه‌ی بین خارجی‌ترین رویدی میلگرد جای گذاری شده و نزدیک‌ترین رویه‌ی خارجی بتن.
پیچ سَر دار headed bolt مهار تعبیه شده قبل از بتن ریزی که مقاومت کششی خود را از قفل و بست مکانیکی سری یا مهره‌ی جای گذاری شده در بتن به دست می‌آورد.
پیچ قلاب دار hooked bolt پیچ تعبیه شده در بتن درجا که در آن مهار توسط تکیه‌ی خم ۹۰ درجه یا ۱۸۰ درجه‌ی آن به بتن تأمین می‌شود. طول آزاد لبه از خم پیچ، eh، نباید کوچک‌تر از 3da باشد.
پیش کشیدگی pretensioning روشی در پیش تنیدگی که در آن کابل‌ها قبل از ریختن بتن کشیده می‌شوند.
تاندون tendon در اعضای پس کشیده به مجموعه‌ای از مهاری‌ها، کابل‌ها، و پوشش‌های آن‌ها برای موارد نچسبیده، یا غلاف‌ها برای موارد چسبیده با گروت،  گفته می‌شود.
تاندون چسبیده tendon, bonded تاندون‌هایی که با تزریق گروت در غلاف‌های جای گذاری شده به بتن اطراف می‌چسبد.
تاندون خارجی tendon, external تاندون‌هایی که خارج از مقطع عضو پس کشیده به کار برده می‌شوند.
تاندون چسبیده tendon, unbonded تاندون‌هایی که به بتن اطراف نچسبیده‌اند و نیروی پیش تنیدگی را تنها از دو انتها به عضو منتقل می‌نمایند.
تراز پایه‌ی سازه base of structure تراز پایه‌ی سازه مطابق تعریف در فصل زلزله از مبحث ششم مقررات ملی ساختمان
ترکیب بار طراحی design load combination ترکیب بارهای ضربب دار یا اثرات ناشی از آنها.
تغییر مکان جانبی طراحی design displacement حداکثر تغییر مکان جانبی مورد انتظار که برای زلزله تعیین می‌شود تغییر مکان محاسبه شده برای زلزله شامل تغییر مکان‌های الاستیک و غیر الاستیک می‌شود. به فصل زلزله در مبحث ششم مقررات ملی مراجعه شود.
تنگ tie حلقه‌ای از میلگرد یا سیم به شکل دایره، مستطیل و یا چندوجهی بدون کنج‌های متمایل به سمت داخل، که آرماتورهای طولی را در بر می‌گیرد. این تعریف شامل یک میلگرد یا سیم که به طور پیوسته به شکل دایره، مستطیل یا چند ضلعی به دور آرماتورهای طولی می‌پیچد، نیز می‌شود. عبارت تنگ معمولاً برای اعضای فشاری به کار می‌رود. به تعاریف خاموت و دورگیر نیز مراجعه شود.
تیر beam عضوی که عمدتاً تحت تأثیر خمش و برش، با یا بدون نیروی محوری، با پیچش قرار می‌گیرد.
جای گذاری شده در بتن embedments قطعاتی به جز میلگردها و مهارها که در بتن جای گذاری می‌شوند. میلگردها و سایر وسایلی که برای تثبیت قطعات در بتن جای گذاری می‌شوند، جزء آن به حساب می‌آید.
جزء فولادی ترد steel element, brittle جزء فولادی که در آزمون کششی در حد  گسیختگی، کرنشی کمتر از ۱۴ درصد، یا کاهش سطح مقطع کم‌تر از ۳۰ درصد داشته باشد به ضابطه‌ی استاندارد آزمون مراجعه شود.
جزء فولادی شکل پذیر steel element, ductile جزء فولادی که در آزمون کششی در حد گسیختگی، کرنشی بیش‌تر از ۱۴ درصد، و کاهش سطح مقطعی کمتر از ۳۰ درصد داشته باشد.
جمع کننده collector عضو کششی یا فشاری که انتقال دهنده‌ی نیرو بین دیافراگم و سیستم قائم باربر جانبی است.
چسب adhesive ماده‌ی شیمیایی مرکب از پلیمرهای آلی یا ترکیب پلیمرهای آلی و مواد غیر آلی که در صورت اختلاط عمل می‌کند.
حد کرنش کنترل شده با فشار compression- controlled strain limit کرنش کششی خالص در شرایط کرنش متوازن
خاموت stirrup آرماتورهای عرضی که برای مقاومت در برابر نیروهای برشی و پیچشی در عضو به کار می‌روند. خاموت ها معمولاً از میلگردهای آجدار، سیم‌های آجدار و یا جوش شده با شکل مستطیل یا رکابی به صورت U یا L ساخته می‌شوند. جای گذاری آنها ممکن است در جهت عمود یا با زاویه نسبت به آرماتور طولی باشد. اصطلاح خاموت معمولاً برای آرماتور عرضی در تیرها و دال‌ها به کار می‌رود. به تعریف تنگ و دورگیر مراجعه شود.
خرپای سازه‌ای structural truss مجموعه‌ی اعضای بتن آرمه ی متصل شده به یک دیگر که عمدتاً برای تحمل فشار و کشس تدارک دیده شده‌اند.
دال بتن آرمه slab, reinforced concrete صفحه‌ی بتن آرمه. صفحه به عضوی اطلاق می‌شود که یکی از ابعاد آن (ضخامت)، به طور قابل ملاحظه‌ای کوچک‌تر از دو بعد دیگر باشد.
دال تخت slab, flat دالی که به تیرها تکیه ندارد و مستقیماً روی دیوار یا ستون می‌نشیند
دال توخالی- دال مجوف slab, hollow دال با مقطع توخالی.
دال مشبک slab, waffle و سیستم تیر-دال، مرکب از تیرچه‌های مقاطع و یک دال سراسری با ضخامت کم بر روی آنها.
دال یک پارچه slab, solid دال با مقطع توپر.
دال و تیرک slab, ribbed سیستم تیر -دال یک طرفه، مرکب از تیرک (تیرچه ) و یک دال سراسری با ضخامت کم بر روی آنها.
درز انقباض contraction joint شیاری که در عضو بتنی برای تثبیت محل ترک خوردگی‌های ناشی از کاهش دما و یا جمع شدگی بتن ایجاد می‌شود.
درز انقطاع isolation joint درزهایی که برای جدا کردن دو بخش از ساختمان پیش بینی می‌شوند.
دستک، عضو فشاری strut عضو فشاری در سازه مانند خرپا.
دوام، پایایی durability توانایی سازه یا عضو برای مقابله با شرایط محیطی که موجب ایجاد خسارت، اختلال در بهره برداری و کاهش طول عمر آن می‌گردند.
دیافراگم سازه‌ای structural diaphragm اعضایی مثل دال کف‌ها که نیروهای وارده بر میان صفحه‌ی خود را به اعضای قائم سیستم مقاوم باربر جانبی منتقل می‌کنند. دیافراگم سازه­ای می‌تواند شامل کلافها و جمع کننده‌ها نیز باشد.
دیوار wall اعضای قائم با نسبت طول افقی به ضخامت بیشتر از ۳ که برای بار محوری، بار جانبی و یا هر دو طراحی می‌شوند
دیوار پایه، جرز دیوار wall pier قطعه‌ی دیواری قائم که در آن نسبت طول افقی به ضخامت (lw/h ) مساوی یا کمتر از ۶، و نسبت ارتفاع به طول افقی (hw/lw) بزرگ‌تر از ۲ باشد.
دیوار حائل retaining wall دیواری که برای مقابله با فشار خاک با مایع ساخته می‌شود.
دیوار حائل طره‌ای retaining wall, cantilever دیوار حائلی که به صورت یک دال طره‌ای ساخته می‌شود.
دیوار حائل با پشت بند retaining wall, counter fort دیوار حائلی که در سمت خاک، در فواصل معین، دارای دیوارهایی عمود بر صفحه‌ی دیوار است. دیوارهای متعامد برای کاهش ضخامت دیوار حائل به کار برده می‌شوند، و اصولاً در کشش کار می‌کنند.
دیوار حائل با پیش بند retaining wall, buttress تعریفی مشابه دیوار حائل با پشت بند دارد؛ با این تفاوت که دیوارهای عمود بر صفحه در سمت آزاد آن ساخته می‌شوند. این دیدارها در فشار کار می‌کنند. به کارگیری پیش بند از نظر معماری مورد توجه است.
دیوار سازه‌ای structural wall دیواری که در میان صفحه‌ی خون زیر اثر بار و آثار ناشی آر آن قرار دارد دیوار برشی یک دیوار سازه‌ای است.
دیوار سازه‌ای، شکل پذیری زیاد (ویژه) structural wall, special دیوار با ضوابط مربوط به شکل پذیری زیاد مطابق فصل 9-20.
دیوار سازه‌ای، شکل پذیری کم (معمولی) structural wall, ordinary دیوار با ضوابط مربوط به شکل پذیری کم مطابق فصل ۹-۱۳.
دیوار سازه‌ای هم بسته‌ی شکل پذیر structrral wall, ductile coupled  سیستم باربر لرزه‌ای شامل دیوار و تیر هم بند، مطابق ضوابط فصل 9-20.
روش خرپایی، روش بست و بند strut and tie method یک روش تحلیل و طراحی است که در آن یک عضو یا منطقه موسوم به D از آن به صورت مجموعه‌ای از بست ها (اعضای فشاری) و بندها (اعضای کشی) دیده می‌شوند که همگی در گره‌ها متصل شده و می‌توانند بار وارده را به تکیه گاه‌ها و یا مناطق مجاور موسوم به B منتقل کنند.
زبانه‌ی برشی shear lug جزء فولادی یا میلگرد جوش شده به پشت یک صفحه‌ی الحاقی که در داخل قطعه‌ی بتن جای گذاری می‌شود. این وسیله برای انتقال برش به صورت اصطکاکی به کار برده می‌شود. از این زبانه گاهی در کف ستونها استفاده می‌گردد.
ستون column عضوی  است معمولاً قائم یا حدوداً قائم، که عمدتاً برای تحمل بار محوری فشاوری به کار می‌رود، ولی ممکن است تحت خمش، برش و پیچش نیر قرار گیرد.
ستون پایه pedestal ستون کوتاه که در آن نسبت ارتفاع به کم‌ترین بعد مقطع، کوچک‌تر یا مساوی 3 باشد. در ستون‌های هرمی کم‌ترین بعد، متوسط ابعاد مقاطع در بالا و پایین ستون است.
سرستون column capital ناحیه‌ی بزرگ شده‌ی بالای ستون که در زیر دال یا کتیبه‌ی آن قرار دارد و با ستون هم زمان ساخته می‌شود.
سختی مؤثر effective stiffness سختی یک عضو سازه‌ای با منظور کردن ترک خوردگی، خزش و سایر اثرات غیر خطی.
سطح تصویر شده projected area ناحیه‌ای بر روی سطح آزاد عضو که به عنوان قاعده‌ی بزرگتر بلوک هرمی شکست بتن در نظر گرفته می‌شود.
سطح تأثیر تصویر شده projected infuence area مساحت سطح تصویر شده بر روی سطح آزاد عضو که در محاسبه‌ی مقاومت پیوستگی مهارهای چسپی در نظر گرفته می‌شود.
سنجاقی، میلگرد دوخت cross-tie

 

میلگرد عرضی یکسره با قلاب لرزه‌ای در یک انتها و قلاب ۹۰ درجه با طول مستقیم حداقل 6db در انتهای دیگر، که آرماتورهای طولی پیرامونی عضو را در بر گرفته باشد. قلاب‌های در بر گیرنده‌ی یک روح آرماتور طولی، باید به طور یک در میان سر و ته اجرا شوند.
سنگ دانه aggregate مصالح دانه‌ی مانند شن، ماسه و یا سرباره‌ی کوره آهن گدازی که به همراه سیمان و آب برای بتن به کار برده می‌شوند.
سنگ دانه‌ی سبک، سبک دانه aggregate, lightweight سنگ دانه‌ی با چگالی حجمی مساوی یا کم‌تر از ۱۲۰۰ کیلو گرم بر متر مکعب به استاندارد ملی ۴۹۸۵ مراجعه شود
سیستم سازه‌ای structural system مجموعه اعضای بتن آرمه ی متصل به یک دیگر که برای مقابله با نیازهای عملکردی سازه به کار برده می‌شوند.
سیستم مقاوم لرزه‌ای seismic force resisting System بخشی از سیستم سازه که برای مقاومت در برابر آثار زلزله طراحی می‌شود.
سیستم لرزه‌ای ویژه special seismic systems سیستم‌های سازه‌ای که در آنها از قاب با شکل  پذیری زیاد یا از دیوارهای برشی با شکل پذیری لرزه‌ای زیاد، یا از هر دو، استفاده شده است.
شالوده‌ی جعبه‌ای caisson

 

شالوده‌ای که به علت ضخامت زیاد به صورت جعبه‌ای ساخته می‌شود بیش‌تری کاربرد آن برای پایداری پل‌های رودخانه‌ای و یا اسکله‌های دریایی است. در این موارد شالوده در ساحل ساخته شده و به صورت شناور به محل حمل گردیده و یا غرق کردن در محل مستقر می‌شود.
شمع کوبشی pile, driven شمع از نوع بتن آرمه، بتن پیش تنیده و یا پروفیل‌های فولادی، که با کوبیدن در زمین سست ساخته می‌شود.
شمع درجا ریز pile, drilled cast in place in-situ شمعی که با ایجاد حفره در زمین و پر کردن آن با بتن یا بتن آرمه ساخته می‌شود.
شمع درجا ریز با غلاف نازک فولادی pile, spiral welded thin steel casing نوعی شمع درجا ریز که در جداره‌ی آن یک غلاف فولادی نازک که به صورت دورپیچ جوش شده، و پیش بینی گردیده است. این غلاف برای حفظ بتن از اثرات مواد مضر و یا تغییرات سطح آب زیر زمینی در نظر گرفته می‌شود.
شمع درجا ریز محصور شده با لوله‌ی فولادی pile, cased شمعی است که با کوبیدن یک لوله‌ی فولادی در زمین یک لولدی فولادی در زمین، تهی کردن آن از خاک و پر کردن آن با بتن ساخته می‌شود.
طول بیرون کشیدگی stretch length طولی از مهار که در تماس با بتن نیست و تحت
طول جاگذاری embedment length طول آرماتور جای گذاری شده فراتر از مقطع بحرانی.
طول دهانه span length فاصله‌ی بین تکیه گاهها، به بند ۹-6-۳-۲ مراجعه شود.
طول گیرایی development length طول لازم برای انتقال نیروی نظیر مقاومت طراحی، از میلگرد به بتن، از محل مقطع بحرانی.
عمق مؤثر جاگذاری شده‌ی مهار anchor, effective embeded depth عمق کلی مهار که برای انتقال بار از آن به بتن و یا از بتن به آن لازم است. این عمق معمولاً به عمق گسیختگی بتن کششی اطراف مهار در پیچ‌های سَردار و گل میخهای سَر دار نیز گفته می‌شود. این عمق از سطح تماس تکیه گاه اندازه گیری می‌شود.
غلاف انبساطی expansion sleeve بخش خارجی یک مهار انبساطی که در اثر وارد  کردن پیچش یا ضربه به آن، بتن اطراف را تحت فشار قرار می‌دهد
فاصله spacing فاصله‌ی مرکز به مرکز بین دو جزء مجاور مانند میلگردهای طولی، میلگردهای عرضی، کابل‌های پیش تنیدگی و مهارها.
فاصله‌ی خالص spacing, clear فاصله‌ی پشت به پشت دو جزء مجاور
فاصله‌ی لبه edge distance فاصله‌ی لبه سطح بتن تا محور نزدیک‌ترین مهار
قاب خمشی moment frame قاب ساختمانی که در آن اتصالات تیرها به ستون‌ها یا دال‌ها به ستونها پیوسته‌اند.
قاب  خمشی با شکل پذیری زیاد (ویژه) moment frame special  قاب خمشی تیر -ستونی، با بتن درجا، مطابق ضوابط فصل 9-20.
قاب خمشی معمولی (با شکل پذیری کم) moinent frame, ordinary قاب خمشی تیر- ستونی یا دال تخت- ستونی، با بتن در جا، مطابق ضوابط فصل ۹-۲۰.
قاب خمشی با شکل پذیری متوسط moinent frame, intermediate قاب خمشی تیر – ستونی یا دال تخت – ستونی، با بتن در جا، مطابق ضوابط فصل 9-20.
قطعه‌ی الحاقی attachment قطعه‌ی سازه‌ای واقع در سطح خارجی بتن که بارها را به مهار منتقل می‌کند یا از آن دریافت می‌نماید.
قطعه‌ی دیواری wall segment قسمتی از دیوار که به بازشوهای قائم یا افقی و لبه‌های دیوار محدود شده باشد.
قطعه‌ی دیواری افقی wall segment, horizontal قطعه‌ی دیواری که در جهت قائم به دو بازشو و یا یک بازشو و یک لبه محدود شده باشد، به شکل 9-20-1 مراجعه شود.
قطعه‌ی دیواری قائم wall segment, vertical

 

قطعه‌ی دیواری که در جهت افقی به دو بازشو و یا  یک بازشو و یک لبه محدود شده باشد. دیوار پایه (جرز دیوار) در این گروه جای دارد. به شکل 9-20-1 مراجعه شود.
قلاب لرزه‌ای seismic hook قلاب با خم ۱۳۵ درجه و یا بیشتر بر روی خاموت ها، دورگیرها و یا سنجاقی‌ها، با طول مستقیم بعد از خم حداقل ۶ برابر قطر و یا ۷۵ میلی متر. قلاب‌های متعلق به دورگیرهای دایره‌ای می‌توانند خم ۹۰ درجه یا بیشتر داشته باشند. قلاب‌های لرزه‌ای باید آرماتورهای طولی را در بر گیرند و طول مستقیم آنها رو به داخل باشد .
کتیبه‌ی برشی shear cap بیرون زدگی زیر دال که برای افزایش مقاومت برشی دال در نظر گرفته می‌شود.
کتیبه‌ی دال drop panel بیرون زدگی زیر دال بر روی ستون، که برای کاهش آرماتور منفی با تأمین حداقل ضخامت دال و یا افزایش مقاومت برشی دال پیش بینی می‌شود.
کرنش کششی خالص net tensile strain کرنش کششی متناظر با مقاومت اسمی، بدون کرنش‌های ناشی از وارفتگی، جمع شدگی و دما.
کسر 5 درصد (صدک پنجم) five percent fractile اصطلاح آماری به این معنی که با اطمینان ۹۰ درصد، احتمال ۹۵ درصد وجود دارد که مقاومت واقعی از مقاومت اسمی تجاوز کند.
کلاف، بند tie عضو بتن آرمه ی تحت کشش
کلاف‌های لرزه‌ای شالوده foundation siesmic tie اعضایی  که برای اتصال شالوده‌ها به یک دیگر، به منظور آن که آنها به صورت یک واحد عمل نمایید، به کار برده می‌شوند. این اعضاء شامل تیرها، دال‌ها و تیر – دال‌های متکی به زمین می‌شوند.
کلید برشی shear key بیرون زدگی یا فرو رفتگی بتن که در دو قطعه‌ی مجاور یک دیگر، چسبده و یا نچسبیده، پیش بینی می‌شود که انتقال برش یا ممانعت از لغزش دو قطعه را بر روی هم موجب می‌شود. اتصال دیوار حائل به شالوده از نوع چسبیده، و محل نشیمن عرشه‌ی پل بر روی پایه‌ها از نوع نچسبیده‌ی آن می‌باشند.
گره Node نقطه‌ای در مدل خرپایی (مدل بست و بند) که در آن محورهای بندها، بست ها و نیروهای متمرکز، یک دیگر را قطع می‌کنند.
گره‌ی اتصال Joint بخش مشترک اعضای متقاطع در سازه.
گره‌ی میلگرد خم دار node, curved bar ناحیه‌ی خم میلگرد با میلگردهای پیوسته که در تعریف یک گره در روش خرپایی (روش بست و بند) به کار می‌رود.
گلمیخ برشی headed shear stud reinforcement گل میخ‌های سَر دار تکی یا گروهی که در آنها مهار به وسیله‌ی سری‌ها در دو انتها،  یا یک سری  در یک انتها و یک صفحه‌ی فولادی مشترک در انتهای دیگر، تأمین می‌شود.
گل میخ سَر دار جوشی welded headed stud مهار فولادی جوش شده به یک صفحه‌ی فولادی جوشی که قبل از بتن ریزی تعبیه می‌شود
گروه مهار anchor group تعدادی مهارهای مشابه، با عمق حدوداً مساوی و با فاصله‌ی s از یک دیگر که سطح تأثیر مشترکی در مقابل بار دارند.
لوله‌های جاگذاری شده embedments, pipe لوله‌ها و غلافهای جای گذاری شده در بتن.
مدارک ساخت construction documents مدارک و نقشه‌های  مربوط به محل، طراحي، مصالح و خصوصیات فیزیکی اعضا در یک طرح که برای گرفتن مجوز ساخت لازم هستند.
مدول الاستیسیته، مدول ارتجاعی modulus of elasticity نسبت تنش به کرنش در تنش‌های کششی یا فشاری کمتر از مقاومت حد تسلیم ماده.
مسیر بار load path ترتیب اعضا و اتصالات سازه که برای عبور بار از شروع تا تکیه گاه نهایی یا شالوده پیش بینی می‌شود.
مقاومت اسمی strength, norminal مقاومت عضو یا مقطع که طبق ضوابط و فرضیات “روش طرح مقاومت” این مبحث محاسبه شده باشند.
مقاومت بیرون کشیدگی مهار anchor pullout strength حداکثر نیرویی که مهار قبل از لغزیدن داخل بتن و یا به بیرون کشیده شدن تحمل می‌کند.
مقاومت تسلیم yield strength حداقل مقاومت تسلیم مشخص شده با حد تسلیم مقاومت تسلیم فولاد در کشش که بر طبق ضوابط فصل ۴ تعیین می‌شود.
مقاومت شکستن مخروطی بتن breakout strength, concrete مقاومت قلوه کن شدن بتن در اطراف یک مهار یا گروه مهارها.
مقاومت طراحی strength, design  مقاومت اسمی ضرب در ضریب کاهش مقاومت ϕ
مقاومت فشاری مشخصه‌ی بتن concrete strength, specified compressive (f’c) مقاومت فشاری بتن که در طراحی مورد استفاده مقاومت فشاری قرار می‌گیرد و بر اساس ضوابط فصل ۳ ارزیابی می‌گردد. ضمناً  \sqrt{f_{c}^{'}} که در روابط این مبحث به  کار برده می‌شود، واحد f’c را دارد.
مقاومت قلوه کن شدگی بتن pryout strength, concrete مقاومت قلوه کن شدن بتن در پشت مهار.
مقاومت کششی شکاف خوردگی splitting tensile strength (fc) مقاومت کششی بتن در شکاف خوردگی به صورت دو نیم شدن (آزمایش برزیلی)
مقطع کشش- کنترل tension-controlled section  مقطعی که در آن کرنش کشسی خالص در آخرین مقطع ردیف آرماتور کششی در مقاومت اسمی، بزرگ‌تر  یا مساوی εty+0.003 باشد.
مقطع فشار- کنترل compression- controlled scction مقطعی که در آن کرنش کششی خالص در آخرین مقطع  ردیف آرماتور کششی در مقاومت اسمی، کوچک‌تر یا مساوی کرنش حد فشار کنترل (کرنش تسلیم) باشد.
مقاومت مورد نیاز strength required مقاومت یک عضويا مقطع جهت مقابله با تلاش‌های داخلی ضریب دار ایجاد شده در عضو
منقطه ی B B-region بخشی از یک عضو که توزیع کرنش‌های ناشی از خمش در مقطع آن خطی فرض می‌شود.
منقطه ی D D-region بخشی از یک عضو با فاصله‌ای کمتر از h از محل  ناپیوستگی نیرو یا ناپیوستگی هندسی.
منطقه‌ی گره‌ای nodal zone حجم بتن اطراف یک گره که فرض می‌شود نیروهای بستها و بندها در روش خرپایی (روش بست و بند) از طریق آن منتقل می‌شوند.
مهار anchor قطعه‌ی فولادی که در بتن در جا نصب و یا در بتن سخت شده کاشته می‌شود؛ و از آن برای انتقال بارها به بتن استفاده می‌گردد.
مهار انبساطی archor, expansion نوعی مهار کاشتنی که در آن انتقال بار از طریق اصطکاک جانبی و یا مقاومت تکیه گاهی، و یا هر دو، صورت می‌گیرد.
مهار افقی یا مایل anchor, horizontal or upwardly inclined مهاری که به طور افقی و یا مایل به سمت بالا کاشته می‌شود.
مهار پیچی anchor, screw مهار پیچی مکانیکی کاشتنی که بار را توسط درگیری بدنه‌ی رزوه‌ها با شیارهای ایجاد شده در بتن سخت شده‌ی پیرامون حفره‌ی ایجاد شده‌ی قبلی، منتقل می‌نماید.
مهار تعبیه شده anchor, cast in پیچ‌های سَر دار، گل میخ‌های سَر دار و پچ های قلاب دار که قبل از ریختن بتن تعبیه می‌شوند.
مهار چسبی anchor, adhesive یک مهار کاشتنی که در سوراخی با قطر کمتر از 1/5 برابر قطر مهار در بتن سخت شده کاشته می‌شود؛ و بارهای وارده به مهار را از طریق چسب به بتن منتقل می‌نماید.
مهار زیر چاکی anchor, undercut مهار کاشتنی که مقاومت کششی خود را از قفل و پست مکانیکی ایجاد سده در اثر چاک زدن بتن در انتهای جاگذاری خود به دست می‌آورد.
مهار کاشتنی anchor, post installed مهاری که در بتن سخت شده کاشته می‌شود. مهارهای چسبی، انبساطی و زیر چاکی نمونه‌هایی از این نوع هستند.
مواد سیمانی cementitous  materials موادی که در بتن، ملات یا گروت ارزش سیمانی (چسبانندگی) دارند؛ مانند سیمان پرتلند، سیمان‌های هیدرولیکی آميخته، سیمان انبساطی، خاکستر بادی، پوژولان های طبیعی خامیا کلسینه،دوده‌ی سیلیسی وسیمان سرباره‌ای.
میلگردهای آجدار سَر دار headed deformed bars  میلگردهای آجدار که سرهایی به یک یا هر دو انتهای آن‌ها متصل می‌شود.
ناپیوستگی discontinuity تغییر ناگهانی در هندسه‌ی عشو با بارگذاری آن.
ناحیه‌ی مفصل پلاستیک plastic hinge region ناحیه‌ای از عضو خمشی که در آن میلگردها در بارگذاری زلزله به مقاومت تسلیم می‌رسند. این ناحيه در طولی حداقل برابر h از مقطع بحرانی گسترش دارد.
نسبت آب به مواد سیمانی Water cementitious materials ratio نسبت وزن آب، به جز آب جذب شده توسط دانه‌ها، به وزن مواد سیمانی در مخلوط.
نسبت تغییر مکان جانبی نسبی طرح design story drift ratio تغییر مکان جانبی نسبی طرح طبقه تقسیم بر ارتفاع طبقه.
نشیمن bracket and corbel دستکی که برای نشمین انتهای تبر یا دال بر روی ستون یا دیوار پیش بینی می‌شود.
نقطه‌ی قطع آرماتور cut-off point محلی که آرماتور در آن جا قطع می‌شود.
یک پارچگی سازه‌ای structural integrity توانایی سازه از طریق مقاومته، نامعینی، شکل پذیری و جرئیات آرماتور بندی در توزیع مجدد تنش‌ها برای حفظ پایداری کلی سازه، در صورت بروز آسیب‌های محلی یا تنش‌های قابل ملاحظه‌ی  بیش از حد

 

 

ابزارک‌های من

در حال توسعه

بر اساس برنامه توسعه کدکاو، این بخش طبق زمان بندی تدوین و منتشر خواهد شد. برای اطلاع از برنامه توسعه کدکاو به صفحه “کدکاو” مراجعه کنید.

برای مشاهده و استفاده از این خدمات باید به عنوان کاربر "ورود " کرده باشید.

در این بخش مقررات ملی رابطه ای وجود ندارد
در این بخش مقررات ملی جدولی وجود ندارد
در این بخش مقررات ملی تصویر یا نموداری وجود ندارد

ورود | عضویت

از طریق این صفحه می توانید به کدکاو وارد شوید و از خدمات سطح بالاتری به رایگان استفاده کنید. اگر هنوز ثبت نام نکرده اید، از همین جا شروع کنید.

صفحات اصلی کدکاو

کتابخانه

جستجوی پیشرفته

کاو
میزان دقت در جستجوی عبارت
عین عبارت چند کلمه ای را جستجو کن
در عنوان ها جستجو کن
متن کامل مقالات را جستجو کن
فیلتر مباحث
استانداردهای ساختمانی ایران
آیین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله - استاندارد 4-2800
سیمان هیدرولیکی
آهک و فرآورده‌های آن
گچ و فرآورده‌های آن
ملات های ساختمانی
سنگ‌های ساختمانی
سنگدانه ها
کاشی سرامیکی
فرآورده‌های سفالی و آجرها
فرآورده‌های سیمانی
قیر و قطران
عایق‌های رطوبتی
عایق‌های حرارتی
شیشه
یراق آلات ساختمانی
رنگ و پوشش‌های ساختمانی
پلیمرهای ساختمانی
چوب و فرآورده‌های آن
آهن، فرآورده‌های آهنی و مصالح جوشکاری
فلزات غیرآهنی
نانو مواد
مقررات ملی ساختمان ایران
مبحث یکم تعاریف
مبحث دوم نظامات اداری
مبحث سوم حفاظت ساختمانها در مقابل حریق
مبحث چهارم الزامات عمومی ساختمانها
مبحث پنجم مصالح و فرآورده های ساختمانی
مبحث ششم بارهای وارد بر ساختمان
مبحث هفتم پی و پی سازی
مبحث هشتم طرح و اجرای ساختمان های بنایی
مبحث نهم طرح و اجرای ساختمان های بتن آرمه
مبحث دهم طرح و اجرای ساختمانهای فولادی
مبحث یازدهم طرح و اجرای صنعتی ساختمانها
مبحث دوازدهم ایمنی و حفاظت کار در حین اجرا
مبحث سیزدهم طرح و اجرای تاسیسات برقی ساختمانها
مبحث چهاردهم الزامات عمومی ساختمان
مبحث پانزدهم آسانسور و پلکان برقی
مبحث شانزدهم تاسیسات بهداشتی
مبحث هفدهم لوله کشی گاز طبیعی
مبحث هجدهم عایق بندی و تنظیم صدا
مبحث نوزدهم صرفه جویی در مصرف انرژی
مبحث بیستم علائم و تابلوها
مبحث بیست و یکم پدافند غیرعامل
مبحث بیست و دوم مراقبت و نگهداری و از ساختمانها
مبحث بیست و سوم الزامات ترافیکی ساختمانها