9-10-two-way-slabs

10-9 دال‌های دوطرفه

1-10-9گستره

1-1-10-9 ضوابط این فصل مربوط به تحلیل و طراحی سیستم دال‌های دوطرفه‌ی بتن آرمه است که در آنها دال در دو امتداد تحت اثر خمش قرار می‌گیرد؛ و در این دو امتداد آرماتور گذاری می‌شود. سیستم دال‌ها می‌تواند دارای تیرهای قرار گرفته بین تکیه گاه‌ها باشد؛ و یا به طور مستقیم روی دیوارها یا ستون‌ها بدون سرستون (دال تخت) یا با سرستون (دال قارچی) تکیه داشته باشد. این سیستم‌ها شامل موارد زیر است:

الف– دال‌های تو پُر؛

ب– دال‌های مرکب بتنی؛ که اجزای آنها جداگانه ریخته شده و طوری به یکدیگر متصل شده‌اند که به صورت یکپارچه بارها را تحمل می‌کنند؛

پ– دال‌های غیر مركب درجا ریز روی عرشه فولادی؛

ت– سیستم‌های دال با تیرچه‌های دوطرفه (دال مشبک) با و یا بدون قطعات پُرکننده بین تیرچه‌ها.

2-10-9 تعاریف ویژه

1-2-10-9 سیستم دال به مجموعه‌ای از قطعات صفحه‌ای شکل با یا بدون تیر گفته می‌شود که تحت اثر بارهایی عمود بر صفحه‌ی خود قرار می‌گیرند.

2-2-10-9 قاب معادل

به بند ۹-۱۰-۱۰ مراجعه شود.

3-2-10-9 چشمه‌ی دال

قسمتی از سیستم دال است که به محورهای ستون‌ها، تیرها یا دیوارهای تکیه گاهی محدود می‌شود.

4-2-10-9 نوار دال یا نوار پوششی

به قسمتی از سیستم دال گفته می‌شود که در دو سمت محور ستون‌های همردیف در پلان قرار می‌گیرد؛ و به محورهای طولی گذرنده از وسط چشمه‌های مجاور محدود شود. نوارهای پوششی در هر دو جهت دال تعریف می‌شود.

5-2-10-9 نوار ستونی

به قسمتی از نوار دال گفته می‌شود که در دو سمت محور ستونها واقع شود؛ و عرض آن در هر سمت محور، برابر با کوچکترین دو مقدار 0.25l1 یا 0.25l2 باشد. اگر تیر وجود داشته باشد، باید آن را در نوار ستون منظور نمود.

6-2-10-9 نوار میانی

نواری از سیستم دال است که در بین دو نوار ستون مجاور قرار می‌گیرد.

7-2-10-9 نوار کناری

در سیستم تیر- دال، نواری از دال است که در هر سمت تیر در نوار ستون قرار می‌گیرد.

8-2-10-9 تیر در سیستم تیر- دال

تیر در دال‌ها شامل جان تیر و قسمتی از دال است که در هر سمت تیر دارای عرضی برابر با تصویر مایل ۴۵ درجه‌ی آن قسمت از جان تیر باشد که در زیر یا در روی دال، هر کدام ارتفاع بیشتری دارد، قرار می‌گیرد. عرض دال در هر سمت جان باید کوچکتر یا مساوی چهار برابر ضخامت دال در نظر گرفته شود.

3-10-9 کلیات

1-3-10-9 برای طراحی سیستم دال دوطرفه و تعیین نیروهای داخلی اجزای آن، تحلیل عددی به روش اجزای محدود و نیز هر روشی که در آن شرایط تعادل نیروها و همسازی تغییر شکل‌ها رعایت شود، و نیز مقاومت طراحی در مقاطع و همه‌ی شرایط بهره برداری را تأمین نماید، قابل قبول است. به علاوه، سه روش ارائه شده در بند ۹-۱۰-۳-۲ نیز با رعایت محدودیت­های عنوان شده می‌تواند به کار برده شود.

2-3-10-9 سه روش مورد اشاره در این مبحث به شرح زیراند:

الف– روش طراحی مستقیم؛

ب– روش طراحی قاب معادل؛

پ– روش طراحی پلاستیک.

روش‌های (الف) و (ب) را می‌توان برای طراحی همه‌ی دالهای دوطرفه با رعایت محدودیتها و شرایط تیرهای تکیه گاه‌ها (در صورت وجود)، و روش (پ) را برای طراحی هر شکلی از دال دوطرفه به طور مجزا مورداستفاده قرار داد. جزئیات این روشها به ترتیب در بخش‌های ۹-۱۰-۹ تا 9-10-11 ارائه شده است. علاوه بر سه روش فوق، می‌توان از روش ضرایب لنگر خمشی مطابق پیوست ۹-پ۵ نیز استفاده نمود.

3-3-10-9 در تحلیل و طراحی دال‌ها لازم است آثار بارهای متمرکز، وجود بازشوها و فضاهای خالی (حفره‌ها) در نظر گرفته شود.

4-10-9مصالح

1-4-10-9 مشخصات طراحی بتن باید طبق فصل ۹-۳ انتخاب شوند.

2-4-10-9 مشخصات طراحی آرماتورها باید طبق فصل ۹-۴ انتخاب شوند.

3-4-10-9 الزامات مصالح، طراحی و جزئیات اجزای جاگذاری شده در بتن باید طبق بند 9-4-10 باشد.

5-10-9 اتصال به دیگر اعضا

1-5-10-9 اتصالات دال – تیر و دال – ستون باید ضوابط فصل ۹-۱۶ را تأمین نمایند.

6-10-9 ضوابط کلی طراحی دال‌ها

1-6-10-9 حداقل ضخامت دال

1-1-6-10-9 در دال‌های دوطرفه بدون تیرهای داخلی بین تکیه گاهها در تمامی لبه‌ها، و با حداکثر نسبت دهانه‌ی بزرگ به دهانه‌ی کوچک برابر با ۲، حداقل ضخامت دال برای بارهای متعارف باید محدودیت‌های بند (الف) تا (پ) زیر را برآورده کند، مگر این که محدودیتهای مربوط به خیز محاسبه شده در بند ۹-۱۰-۶-۲ برآورده شود.

الف – برابر با مقادیر جدول ۹-۱۰-۱؛

ب– برای دال‌های بدون کتیبه برابر با ۱۲۵ میلی متر؛

پ– برای دال‌های با کتیبه برابر با ۱۰۰ میلی متر.

در مواردی که تنش تسلیم آرماتور بیش از ۵۵۰ مگاپاسکال است، محدودیت خيز محاسبه شده بر طبق بند ۹-۱۰-۶-۲، باید با فرض مدول گسیختگی کاهش یافته بتن برابر با f_{r}=0.42\sqrt{f_{c}^{'}} ، تأمین شود.

2-1-6-10-9 دال‌های دوطرفه با تیرهای بین تکیه گاهها در همه لبه‌ها حداقل ضخامت دال برای بارهای متعارف باید محدودیتهای جدول ۹-۱۰-۲ را تأمین نماید؛ مگر این که محدودیتهای خیز محاسبه شده در بند ۹-۱۰-۶-۲ برآورده شود.

3-1-6-10-9 در لبه‌های غیر ممتد دال‌های بند ۹-۱۰-۶-۱-۲، یک تیر لبه با αf≥0/80 باید تأمین شود؛ و یا حداقل ضخامت مورد نیاز در قسمتهای (ب) یا (ت) جدول ۹-۱۰-۲، باید حداقل ۱۰ درصد در چشمه‌ی با لبه‌ی غیر ممتد افزایش یابد.

جدول ۹-۱۰-۱ حداقل ضخامت دال‌های دوطرفه بدون تیرهای داخلی [1]
fy
مگاپاسکال [2]
بدون کتیبه [3] با کتیبه [3]
چشمه‌های بیرونی چشمه‌های داخلی چشمه‌های بیرونی چشمه‌های داخلی
بدون تیر لبه با تیر لبه [4] بدون تیر لبه با تیر لبه[4]
280 ln/33 ln /36 ln /36 ln /36 ln /40 ln /40
420 ln /30 ln /33 ln /33 ln/33 ln/36 ln /36
550 ln /27 ln /30 ln /30 ln /30 ln /33 ln /33

 [۱]ln دهانه‌ی آزاد در جهت بزرگتر که از بَر تا بَر تکیه گاه‌ها اندازه گیری می‌شود (میلی متر).

[۲] برای fy بین مقادیر ارائه شده در جدول، ضخامت حداقل باید با درون یابی محاسبه شود.

[۳] محدودیت‌های کتیبه‌ها، در بند ۹-۱۰-۶-۶ ارائه شده‌اند.

[۴] دال‌های با تیرهایی بین ستونها در طول لبه‌های بیرونی. اگر α1 کمتر از  0/8  باشد، چشمه‌های بیرونی باید بدون تیر لبه در نظر گرفته شوند. مقدار α1 برای تیر لبه باید مطابق با بند ۹-۱۰-۹-۲-۶ باشد.

4-1-6-10-9 اگر کفپوش بتنی با دال به صورت یکپارچه اجرا شود، یا اگر کفیوش به صورت مرکب با دال کف طبق بند ۹-۱۷-۳ طراحی شود، ضخامت کلی دال، h ، می‌تواند شامل ضخامت کف پوش هم بشود.

5-1-6-10-9 اگر از خاموتهای یک یا چند شاخه به عنوان میلگرد برشی استفاده شود، ضخامت دال باید الزامات d در بند ۹-۸-۵-۴ را برآورده نماید.

جدول ۹-۱۰-۲ حداقل ضخامت دال‌های دوطرفه با تیرهای بین تکیه گاه‌ها در همه‌ی لبه‌ها
 αfm  [1] حداقل مقدار h (میلی متر) حالت
αfm≤0.2 بند 9-10-6-1-1 (الف)
0.2\leq \alpha _{fm}\leq 2 بزرگ‌ترین مقدار از: \frac{l_{_{n}}\left ( 0.8+\frac{f_{y}}{1400} \right )}{36+5\beta \left ( \alpha _{fm} -0.2\right )} (ب)[2] و [3]
125 (پ)
2<\alpha _{fm} بزرگ‌ترین مقدار از: \frac{l_{_{n}}\left ( 0.8+\frac{f_{y}}{1400} \right )}{36+9\beta } (ت) [2] و [3]
90 (ث)

[۱]αfm مقدار میانگین αf برای همه تیرهای لبه‌ی چشمه است.

[۲] دهانه‌ی آزاد در جهت بلند و برحسب میلی متر می‌باشد که از بَر تا بَر تیرها اندازه گیری می‌شود.

[۳] β نسبت دهانه‌های آزاد در جهت بلند به کوتاه دال می‌باشد.

2-6-10-9 محدودیت خیز دال

1-2-6-10-9 خیز آنی و درازمدت دال‌های مشمول این فصل باید مطابق با ضوابط مربوط به الزامات بهره برداری فصل 9-19 محاسبه شود؛ و نیز برای دال‌های دوطرفه با شرايط (الف) و (ب) زیر از محدودیت‌های مندرج در بند ۹-۱۹-۲-۴ بیشتر نشود:

الف – دال‌هایی که محدودیتهای حداقل ضخامت ذکر شده در بند ۹-۱۰-۶-۱ را تأمین نمی‌کنند.

ب– دال‌های دوطرفه‌ای که فاقد تیرهای داخلی بین تکیه گاه‌ها در کلیه‌ی لبه‌ها بوده، و نسبت دهانه‌ی بزرگ به دهانه‌ی کوچک آنها بیشتر از ۲ باشد.

2-2-6-10-9 در دال‌های بتنی مرکبی که ضوابط بند ۹-۱۰-۶-۱ را تأمین کنند، لازم نیست، خیز پس از مرکب شدن محاسبه شود. خیزی که پیش از مرکب شدن دال رخ می‌دهد، باید مورد بررسی قرار گیرد؛ مگر آن که ضخامت دال پیش از مرکب شدن، ضوابط بند ۹-۱۰-۶-۱ را برآورده کند.

3-6-10-9 محدودیت کرنش میلگرد

1-3-6-10-9 دال‌های دوطرفه باید رفتار کشش-کنترل، مطابق بند ۹-۷-۴-۲، داشته باشند.

4-6-10-9 مقاومت مورد نیاز

1-4-6-10-9 کلیات

الف– مقاومت مورد نیاز باید بر اساس ترکیب بارهای ضریبدار ارائه شده در فصل  9-7 محاسبه شود.

ب– مقاومت موردنیاز باید بر اساس روش‌های تحلیل مطابق فصل 9-6 تعیین شود. در غیر این صورت می‌توان روش‌های طراحی “مستقیم” و “قاب معادل” را به عنوان روش جایگزین بکار برد.

پ– برای سیستم‌های متکی به ستونها یا دیوارها ابعاد C1 یا C2 و Ln باید بر اساس سطح مقطع مؤثر تکیه گاه تعیین گردد. سطح مؤثر تکیه گاه محل تقاطع سطح زیرین دال یا کتیبه برشی با بزرگترین سطح قاعده مخروط یا هرم قائم و سرستون، که سطوح آنها در داخل ستون یا سرستون قرار داشته و تمایل بارهای آنها نسبت به محور ستون کمتر از ۴۵ درجه است، می‌باشد.

ت– ترکیب نتایج تحلیل برای بارهای ثقلی و بارهای جانبی ناشی از باد یا زلزله مجاز است.

2-4-6-10-9 لنگر ضریب دار

الف – برای دال‌هایی که با تکیه گاه به صورت یکپارچه ساخته می‌شوند، می‌توان Mu در تکیه گاه را در بَر تکیه گاه محاسبه نمود؛ مگر این که تحلیل مطابق بند (ب) زیر انجام شود.

ب– برای دال‌های تحلیل شده با استفاده از روش طراحی مستقیم یا روش قابل معادل، Mu در تکیه گاه باید به ترتیب مطابق بند ۹-۱۰-۹ یا ۹-۱۰-۱۰ تعیین شود.

3-4-6-10-9 انتقال لنگر خمشی ضریبدار در اتصالات دال به ستون

الف– در مواردی که بارهای ثقلی، باد یا زلزله موجب می‌شوند که در اتصال دال به ستون بدون تیر، لنگر ضریب دار نامتعادل، Msc، ایجاد شود، باید بخشی از این لنگر معادل γf Msc با عملکرد خمشی، و باقی مانده‌ی آن از طریق اثر نیروی برشی که اطراف ستون در دال ایجاد می‌شود با اثر خروج از مرکزیت آن به ستون منتقل می‌گردد.

مقدار γf  از رابطه‌ی (۹-۱۰-۱) محاسبه می‌شود:

(1-10-9) \gamma _{f}=\frac{1}{1+\left ( \frac{2}{30} \right )\sqrt{\frac{b_{1}}{b_{2}}}}

ب– عرض مؤثر دال، bslab برای تحمل γf Msc باید برابر عرض ستون یا سرستون به اضافه­ی فاصله‌ای در هر طرف به اندازه مقادیر زیر در نظر گرفته شود:

  • در دال‌های بدون کتیبه یا سرستون به اندازه کوچکترین دو مقدار 1/5 برابر ضخامت دال و فاصله تا لبه‌ی دال؛
  • در دال‌های دارای کتیبه یا سرستون به اندازه کوچکترین دو مقدار 1/5 برابر ضخامت کتیبه یا سرستون و فاصله تا لبه‌ی کتیبه یا سرستون به اضافه‌ی 1/5 برابر ضخامت دال.

پ– در مواردی که محدودیت‌های νuv و εt در جدول ۹-۱۰-۳ تأمین شود، می‌توان مقدار γf  را به حداکثر مقدار اصلاحی ارائه شده در این جدول افزایش داد. νc طبق بند ۹-۸-۶-۳ محاسبه می‌شود.

νuv تنش برشی ضریب دار در مقطع بحرانی دال است که در عملکرد دوطرفه ناشی از بارهای ثقلی، بدون انتقال لنگر حاصل می‌شود.

ت– طراحی برای آن قسمت از لنگر ضريب دار نامتعادل که با خمش منتقل نمی‌شود، و با اثر نیروی برشی خارج از محور در اطراف ستون در دال یا کتیبه‌ی دال منتقل می‌شود، γν Msc باید بر اساس ضوابط بند ۹-۱۰-۶-۴-۵-۲ صورت گیرد.

ث– لنگر نامتعادل γf Msc باید با تراکم میلگردها در بالای ستون و یا با کم کردن فاصله ­ی میلگردها و یا با میلگردهای اضافی در عرض مؤثر دال که در این بند معرفی شده تحمل گردد.

جدول ۹-۱۰-۳ حداکثر γf  اصلاح شده برای دال‌های دوطرفه
موقعیت ستون جهات دهانه νuv εt (در عرض bslab) حداکثر γf  اصلاح شده
ستون گوشه در هر جهت 0.5ϕνv εty+0.003≤ 1
ستون کناری عمود بر کناره 0.75ϕνv εty+0.003≤ 1
موازی کناره 0.4ϕνv εty+0.008≤ \frac{1.25}{1+\left ( \frac{2}{3} \right )\sqrt{\frac{b_{1}}{b_{2}}}}\leq 1
ستون میانی در هر جهت 0.4ϕνv εty+0.008≤ \frac{1.25}{1+\left ( \frac{2}{3} \right )\sqrt{\frac{b_{1}}{b_{2}}}}\leq 1

 

4-4-6-10-9 برش یک طرفه‌ی ضریب دار

الف – برای دال‌های ساخته شده به صورت یکپارچه با تکیه گاه‌ها، باید مقطع بحرانی برای Vu را در بر تکیه گاه در نظر گرفت.

ب– در مواردی که شرایط (۱) تا (۳) زیر تأمین شده باشند، می‌توان مقطع بحرانی را در فاصله‌ی d از بر تکیه گاه در نظر گرفت:

  • عکس العمل تکیه گاه در جهت برش اعمالی، بر نواحی انتهایی دال فشار وارد نماید.
  • بارها در سطح فوقانی دال یا نزدیک به آن اعمال شوند.
  • هیچ بار متمرکزی بین بر تکیه گاه و مقطع بحرانی وارد نشود.
5-4-6-10-9 برش دوطرفه‌ی ضریب دار
1-5-4-6-10-9 مقطع بحرانی

الف– دال‌ها باید برای برش دوطرفه در مجاورت ستونها، بارهای متمرکز و نواحی تکیه گاهی در مقاطع بحرانی، مطابق با بند ۹-۸-۵-۲ ارزیابی شوند.

ب– دال‌های تقویت شده با خاموت یا گل میخ سَر دار برشی باید برای برش دوطرفه در مقاطع بحرانی، مطابق با بند ۹-۸-5-۲ ارزیابی شوند.

پ– دال‌های تقویت شده با کلاهک برشی باید برای برش دو طرفه در مقاطع بحرانی مطابق با بند 9-8-5-5 ارزیابی شوند.

2-5-4-6-10-9 تنش برشی دوطرفه‌ی نامتعادل ناشی از برش و لنگر ضريب دار دال منتقل شده به ستون

الف – برای برش دوطرفه نامتعادل ناشی از برش و لنگر ضریب دار منتقل شده به ستون، تنش برشی ضریب دار، νu، باید در مقاطع بحرانی مطابق بند ۹-۱۰-۶-۴-۵-۱ محاسبه شود. تنش برشی ضریبدار، νu ، مربوط به هر ترکیب از تنش برشی ناشی از برش مستقیم νuv ، و تنش برشی منتقل شده به وسیله‌ی γν Msc است.γν  در بند (ب) زیر و Msc در بند ۹-۱۰-۶-۴-۳ معرفی شده است.

ب– بخشی از Msc که به دلیل خروج از مرکزیت برش انتقال می‌یابد (γν Msc) باید در مرکز سطح مقطع بحرانی اعمال شود. γν  از رابطه‌ی زیر به دست می‌آید:

(2-10-9) \gamma _{v}=1-\gamma _{f}

پ– تغييرات تنش برشی ضریب دار ناشی از γν Msc، باید به صورت خطی، حول مرکز سطح مقطع بحرانی مطابق با بند ۹-۱۰-۶-۴-۵-۱ در نظر گرفته شوند.

5-6-10-9 مقاومت طراحی

1-5-6-10-9 کلیات

الف – برای هر ترکیب بار ضریب دار، مقاومت طراحی باید موارد (ب) تا (ث) زیر را تأمین نماید.

ب– ϕMn≥Mu  در همه‌ی مقاطع در طول دهانه در هر جهت .

پ– Mn≥ γf Msc در عرض دال (bstab) به صورتی که در بند ۹-۱۰-۶-۴-۳ تعریف شده است.

ت– ϕVn≥Vu در همه‌ی مقاطع در طول دهانه در هر جهت برای برش یک طرفه.

ث– ϕvn≥vu در مقاطع بحرانی که در بند ۹-۱۰-۶-۴-۵ معرفی شده است، برای برش دوطرفه.

ج– ϕ باید مطابق با بند ۹-۷-۴-۱ باشد.

چ– در مواردی که از کلاهک برشی برای تقویت دال استفاده می‌شود، ضوابط بندهای ۹-۸-۵-۵ و (ب) فوق در مجاورت ستون باید تأمین شوند. در بیرون از ناحیه‌ی کلاهک برشی، باید بندهای (ب) تا (ث) فوق رعایت گردند.

2-5-6-10-9 لنگر خمشی

الف – Mn باید مطابق با ضوابط بند ۹-۸-۲ محاسبه شود.

ب– در محاسبه‌ی Mn برای دال‌های با کتیبه، ضخامت کتیبه در زیر دال، نباید از یک چهارم فاصله‌ی لبه‌ی کتیبه تا بر ستون یا سرستون بیشتر در نظر گرفته شود.

3-5-6-10-9 برش

الف – مقاومت برشی طراحی اسم دال‌ها در مجاورت ستونها، بارهای متمرکز یا نواحی عکس العمل، باید مطابق بندهای (ب) و (پ) باشد.

ب– برای برش یکطرفه  vnدر مقطع بحرانی باید در صفحه‌ای در عرض کل دار vn طبق بند 9-۸-4 محاسبه شود.

پ– برای برش دوطرفه، vn باید طبق بند ۹-۸-۵ محاسبه شود.

vn – برای دال‌های بتنی مرکب، مقاومت برشی افقی، Vnh، باید طبق بند ۹-۱۷-۳ محاسبه شود.

6-6-10-9 کتیبه‌ی دال‌ها

1-6-6-10-9 در مواردی که برای کاهش حداقل ضخامت مورد نیاز یا کاهش مقدار آرماتور منفی روی ستون‌های دال‌های تخت یا قارچی، اقدام به ایجاد کتیبه دال در روی ستون می‌شود، ضوابط بندهای ۹-۱۰-۶-۶-۲ تا ۹-۱۰-۶-۶-۴ باید رعایت شوند.

2-6-6-10-9  بُعد کتیبه در هر سمت محور ستون نباید کمتر از یک ششم طول دهانه (مرکز تا مرکز تکیه گاهها) در امتداد آن دهانه در نظر گرفته شود.

3-6-6-10-9 ضخامت کتیبه نباید کمتر از یک چهارم ضخامت دال باشد.

4-6-6-10-9 در محاسبه‌ی مقدار آرماتورهای منفی در ناحیه‌ی کتیبه، نباید ضخامت کتیبه را بیشتر از یک چهارم فاصله­ ی لبه‌ی کتیبه از بر ستون یا سرستون منظور کرد.

5-6-6-10-9 در مواردی که برای افزایش سطح مقطع بحرانی برش از افزایش ضخامت دال کتیبه برشی در اطراف ستون استفاده می‌شود، باید کتیبه در سطح زیرین دال اجرا شود؛ و حداقل به اندازه‌ی عمق کتیبه از بر ستون بیرون زدگی داشته باشد.

7-6-10-9 بازشوها در سیستم دال‌ها

1-7-6-10-9 در سیستم دال‌ها می‌توان بازشوهایی با هر اندازه پیش بینی کرد؛ مشروط بر آن که با انجام تحلیل ویژه بتوان نشان داد که سیستم از مقاومت کافی برخوردار است و ضوابط مربوط به حالات حدی بهره برداری به ویژه ضوابط مربوط به خیز را تأمین می‌کند.

2-7-6-10-9 در مواردی که تحلیل ویژه‌ای انجام نشود، باید ضوابط بندهای ۹-۱۰-۶-۷-۳ تا 9-10-6-7-6 را در تعیین محل و ابعاد بازشوهای دالهای بدون تیر رعایت گردد. در تمامی موارد باید در اطراف بازشوها در هر امتداد، آرماتورهای اضافی معادل با آرماتورهای قطع شده قرار داده شود.

3-7-6-10-9 در نواحی مشترک بین دو نوار میانی متقاطع دال، می‌توان هر بازشویی با هراندازه‌ای پیش بینی کرد.

4-7-6-10-9 در نواحی مشترک بین دو نوار ستون متقاطع دال، فقط بازشوهایی با ابعاد کمتر از یک هشتم عرض نوار در هر جهت می‌توان پیش بینی کرد.

5-7-6-10-9 در محل تلاقی یک نوار ستون و یک نوار میانی، فقط یک چهارم آرماتورهای هر نوار در هر جهت را می‌توان قطع کرد.

6-7-6-10-9 اگر بازشو در فاصله‌ای کمتر از چهار برابر ضخامت دال از محيط ستون، بار متمرکز یا سطح عکس العمل قرار داشته باشد، بند ۹-۸-۵-۲-۴ برای دالهای بدون کلاهک برشی، یا بند ۹-۸-۵-۵-۹ برای دال‌های با کلاهک برشی باید تأمین شود.

7-7-6-10-9 در صورت ایجاد بازشو در سیستم دال، باید ضوابط طراحی برای برش مطابق بند 9-8-5-2-4 رعایت شوند.

8-7-6-10-9 در دال‌های با تیر، بازشوها نباید از محل تیرها عبور کنند؛ مگر آن که تحلیل قابل قبولی ارائه شود.

7-10-9  آرماتور گذاری در دال‌ها

1-7-10-9 ضوابط کلی

1-1-7-10-9 مقادیر آرماتورهای لازم در مقاطع مختلف دال در هر امتداد، بر مبنای لنگرهای خمشی ضریب دار وارد بر آن مقاطع محاسبه می‌شوند.

2-1-7-10-9 حداقل آرماتور خمشی در دالهای دوطرفه

الف– حداقل مساحت آرماتور خمشی، As,min، برابر با 0.0018Ag بوده و یا مطابق آنچه در بند (ب) زیر تعریف شده است، محاسبه می‌شود. این آرماتور باید در نزدیکی سطح کششی در جهت دهانه، و در عرض دال (bstab) تعبیه شود.

ب– در مواردی که تنش برشی بر روی مقطع بحرانی برش دوطرفه در اطراف ستون، بار متمرکز یا سطح عکس العمل،  v_{uv}>\phi 0.17\lambda _{s}\lambda \sqrt{f_{c}^{'}}  باشد، As,min که در عرض دال، hslab ، تعبیه می‌شود، باید رابطه‌ی (۹-۱۰-۳) را تأمین نماید.

(3-10-9) A_{_{s,min}}=\frac{5v_{uv}b_{slab}b_{_{0}}}{\phi \alpha _{s}f_{y}}

3-7-10-9 جزئیات آرماتور گذاری

1-3-7-10-9 کلیات

الف– پوشش بتن برای میلگردها باید مطابق بند ۹-۴-۹ باشد.

ب– طول گیرایی میلگردهای آجدار مطابق بند ۹-۲۱-۳ تعیین می‌شود.

پ– طول وصله‌ی میلگردهای آجدار مطابق بند ۹-۲۱-۴ تعیین می‌گردد.

ت – جزئیات گروه میلگردها باید مطابق بند ۹-۲۱-۵ تعیین شود.

2-3-7-10-9 فاصله آرماتورهای خمشی

الف– حداقل فاصله‌ی آرماتورهای خمشی و باید طبق بند ۹-۲۱-۲ باشد؛

ب– برای دال‌های توپر، حداکثر فاصله‌ی آرماتورهای طولی در مقاطع بحرانی کمترین مقدار از h ۲ و ۳۵۰ میلی متر، و در بقیه ­ی مقاطع کمترین مقدار از h 3 و ۳۵۰ میلی متر باشد.

3-3-7-10-9 قطع آرماتورها

الف– در مواردی که دال بر تیرهای لبه، ستون‌ها یا دیوارها تکیه دارد، مهار آرماتورهای عمود بر لبه‌ی ناپیوسته باید موارد (۱) و (۲) زیر را تأمین نماید.

1) آرماتورهای خمشی مثبت باید تا لبه‌ی دال ادامه یابند؛ و به صورت مستقیم یا با قلاب انتهایی، حداقل برابر ۱۵۰ میلی متر داخل تیرهای لبه، ستون‌ها یا دیوارها مهار شوند.

۲) آرماتورهای خمشی منفی باید با خم با قلاب و یا به صورت دیگر در تیرهای لبه، ستون‌ها یا دیوارها مهار شوند به گونه‌ای که طول مهاری کافی از بر داخلی تیر لبه، ستون و یا دیوار تأمین گردد.

ب– در مواردی که دال در لبه‌ی ناپیوسته به تیر لبه یا دیوار منتهی نشود، و یا فراتر از تکیه گاه کنسول شود، مهار کردن آرماتورهای عمود بر این لبه می‌تواند داخل دال صورت گیرد.

4-3-7-10-9 آرماتور گذاری در گوشه‌های خارجی دال‌ها

الف– در گوشه‌های خارجی دال هائی که به دیوارها و یا دال‌های دارای نیر لبه در یک یا چند ضلع، با مقدار αf بزرگ‌تر از یک متکی هستند، باید آرماتورهای گوشه به شرح بندهای (ب) تا (ث) زیر در پایین و بالای دال پیش بینی گردند.

ب– آرماتورهای گوشه در پایین و بالای دال، در واحد عرض، باید قادر به تحمل حداکثر لنگر خمشی مثبت چشمه دال، در واحد عرض، باشند.

پ– لنگر ضریبدار به دلیل آثار گوشه، Mu ، باید حول محوری عمود بر قطر گذرنده از گوشه در بالای دال، و حول محوری موازی قطر گذرنده از گوشه در پایین دال فرض می‌شود.

ت – آرماتورهای گوشه را باید در راستای موازی با قطر در بالای دال، و در راستای عمود بر قطر در پایین دال و یا به صورت دو شبکه‌ی متعامد و به موازات اضلاع چشمه‌ها در گوشه‌ها، در بالا و پایین دال قرار داد.

ث – آرماتورهای گوشه باید در هر امتداد، از گوشه تا طولی برابر با حداقل یک پنجم دهانه‌ی بزرگتر، قرار داده شوند.

5-3-7-10-9  آرماتور گذاری در دال‌های تخت

الف– در آرماتور گذاری دال‌های تخت و قارچی علاوه بر ضوابط بندهای ۹-۱۰-۷-۳-۳، باید ضوابط بندهای (ب) تا (ث) زیر نیز رعایت شوند.

شکل ۹-۱۰-۱ حداقل طول میلگردهای آجدار در دال‌های دوطرفه بدون تیر
شکل ۹-۱۰-۱ حداقل طول میلگردهای آجدار در دال‌های دوطرفه بدون تیر

ب– برای تعیین محل خم یا قطع کردن میلگردها باید حداقل طول‌های مندرج در شکل ۹-۱۰-۱ رعایت شوند.

پ– در مواردی که طول دهانه‌های مجاور هم برابر نباشند، طول آرماتورهای منفی فراتر از بر تکیه گاه مطابق آنچه در شکل ۹-۱۰-۱ نشان داده شده است، باید بر مبنای طول دهانه‌ی بزرگ‌تر محاسبه شود.

ت– خم کردن میلگردهای مثبت برای ادامه‌ی آنها به عنوان آرماتور منفی به شرطی مجاز است که در تأمین طول‌های حداقل توصیه شده در شکل ۹-۱۰-۱، زاویه‌ی خم بزرگتر از ۴۵ درجه در نظر گرفته نشود.

ث– طول میلگردها نباید کوچکتر از مقادیر توصیه شده در شکل ۹-۱۰-۱ در نظر گرفته شوند؛ و اگر دالها به عنوان اعضای اصلی مقاوم در برابر بار جانبی عمل کنند، این طول باید حداقل برابر با آنچه از محاسبه به دست می‌آید، در نظر گرفته شود.

6-3-7-10-9 آرماتورهای انسجام

الف – کلیه آرماتورهای زیرین در نوار ستونی در هر جهت باید پیوسته باشند، و یا با وصله‌ی مکانیکی کامل، وصله‌ی جوش شده‌ی کامل یا وصله‌ی پوششی نوع B وصله شوند. وصله‌ها باید مطابق شکل ۹-۱۰-۱ قرار داده شوند.

ب– حداقل دو آرماتور زیرین در نوار ستونی در هر جهت باید از ناحیه‌ی محدود شده به وسیله‌ی میلگردهای طولی ستون عبور نمایند، و در تکیه گاه‌های خارجی مهار شوند.

پ– در دال‌های با کلاهک برشی که عبور آرماتورهای زیرین دال مطابق بند (ب) فوق عملی نیست، حداقل دو آرماتور در هر جهت باید از زیر کلاهک، هر چه نزدیکتر به ستون، عبور داده شده و به صورت پیوسته یا وصله‌های مکانیکی، وصله‌های جوشی و یا وصله‌های پوششی نوع B در آورده شوند. این آرماتورها باید در تکیه گاه‌های خارجی مهار شوند.

7-3-7-10-9 آرماتورهای برشی- خاموت ها

الف– استفاده از خاموت های تک پایه، U ساده، U چندگانه و خاموت بسته به عنوان میلگرد برشی مجاز می‌باشد.

ب– مهار و شکل خاموت ها باید مطابق با بند ۹-۲۱-۵ باشد.

پ– در صورت استفاده از خاموت، محل قرارگیری و فاصله گذاری آنها باید مطابق با جدول 9-10-4 باشد.

جدول ۹-۱۰-۴ موقعیت اولین خاموت و محدودیت‌های فاصله گذاری
جهت اندازه گیری تعریف اندازه گیری بیشترین فاصله
عمود بر وجه ستون فاصله از بر ستون تا اولین خاموت \frac{d}{2}
فاصله‌ی بین خاموت ها \frac{d}{2}
موازی با وجه ستون فاصله‌ی بین ساق عمودی خاموت ها 2d
8-3-7-10-9 آرماتورهای برشی- گل میخ سر دار

الف – در صورتی استفاده از گل میخ برشی سر دار مجاز است که عمود بر صفحه‌ی دال قرار داده شود.

ب– ارتفاع کلی مجموعه‌ی گل میخ برشی باید حداقل برابر ضخامت دال منهای مجموع (۱) تا (۳) باشد:

(۱) پوشش بتن میلگردهای خمشی فوقانی

(۲) پوشش بتن روی ریل پایه‌ی گل میخ

(۳) نصف قطر میلگرد خمشی در کشش

پ – محل قرارگیری و فاصله گذاری گل میخ برشی‌تر دار باید طبق جدول ۹-۱۰-۵ باشد.

جدول ۹-۱۰-۵ موقعیت گل میخ برشی و محدودیت‌های فاصله گذاری
جهت اندازه گیری شرح اندازه گیری شرط لازم حداکثر فاصله
عمود بر وجه ستون فاصله‌ی وجه ستون تا اولین خط محیطی گل میخ‌ها همه‌ی موارد \frac{d}{2}
فاصله‌ی ثابت بین خطوط محیطی گل میخ‌های برشی اگر : v_{u}<\phi 0.5\sqrt{f_{c}^{'}} \frac{3d}{4}
اگر : v_{u}<\phi 0.5\sqrt{f_{c}^{'}} \frac{d}{2}
موازی با وجه ستون فاصله‌ی بین گل میخ‌های مجاور با روی نزدیک‌ترین محیط به وجه ستون همه‌ی موارد 2d

8-10-9 سیستم‌های تیرچه‌ی دوطرفه

1-8-10-9  کلیات

1-1-8-10-9 سیستم تیرچه‌ی دوطرفه شامل ترکیب یکپارچه‌ی تیرچه‌های با فواصل منظم و یک دال فوقانی می‌باشد، که برای عملکرد دوطرفه طراحی می‌شود.

2-1-8-10-9 حداقل عرض تیرچه در کل ارتفاع مقطع، نباید کمتر از ۱۰۰ میلی متر باشد.

3-1-8-10-9 ارتفاع كل تیرچه نباید از 3/5  برابر عرض حداقل آن بیشتر شود.

4-1-8-10-9 فاصله ­ی آزاد بین تیرچه‌ها نباید از ۷۵۰ میلی متر بیشتر باشد.

5-1-8-10-9 مقدار Vc را می‌توان 1/1 برابر مقدار محاسبه شده در بند ۹-۸-۵ اختیار کرد.

6-1-8-10-9 برای انسجام سازه‌ای، حداقل یک میلگرد در پایین هر تیرچه باید پیوسته بوده و در بر تکیه گاه برای تأمین تنش fy مهار شود.

7-1-8-10-9 سطح مقطع میلگردهای عمود بر تیرچه‌ها باید با در نظر گرفتن تمرکز بارها، الزامات مقاومت خمشی دال را تأمین نماید و باید حداقل برابر سطح میلگردهای جمع شدگی و حرارت مطابق بند ۹-۱۹-۴ باشد.

8-1-8-10-9 سازه‌ی تیرچه‌ی دوطرفه‌ای که محدودیتهای بندهای 9-10-8-1-1 تا 9-10-8-1-4 را تأمین نمی‌کند، باید به عنوان دال یا تیر طراحی شود.

2-8-10-9  سیستم‌های تیرچه با پرکننده‌های سازه‌ای

1-2-8-10-9 اگر از پرکننده‌های بلوک بتنی یا بلوک سفالی دارای مقاومت فشاری حداقل برابر با f’c در تیرچه‌ها استفاده شود، بندهای ۹-۱۰-۸-۲-۲ و ۹-۱۰-۸-۲-۳ باید اعمال شوند.

2-2-8-10-9 ضخامت دال روی پرکننده‌ها باید حداقل برابر بزرگترین مقدار بین یک دوازدهم فاصله‌ی آزاد بین تیرچه‌ها و ۴۰ میلی متر باشد.

3-2-8-10-9 برای محاسبه‌ی برش و مقاومت خمشی منفی، مجاز است که جداره‌های قائم پرکننده‌های در تماس با تیرچه‌ها به حساب آورده شوند. سایر بخش‌های پرکننده نباید در محاسبات مقاومت داخل شوند.

3-8-10-9 سیستم‌های تیرچه با پرکننده‌های غیر سازه‌ای

1-3-8-10-9 اگر پرکننده‌ها، در تطابق با بند ۹-۱۰-۸-۲-۱ نباشند یا از قالب‌های قابل برداشت استفاده شود، ضخامت دال روی پرکننده‌ها باید حداقل برابر با بزرگترین یکی از دو مقدار یک دوازدهم فاصله‌ی آزاد بین تیرچه‌ها یا ۵۰ میلی متر باشد.

9-10-9 روش “طراحی مستقیم”

1-9-10-9 کلیات

1-1-9-10-9 روش طراحی مستقیم را می‌توان برای سیستم‌هایی که در آنها دال‌ها، تیرهای بین تکیه گاه‌ها (در صورت وجود) و ستونها تشکیل قابهای متعامد می‌دهند، تحت اثر بارهای قائم به کار برد.

2-1-9-10-9 نتایج تحلیل بارهای قائم و تحلیل بارهای جانبی را می‌توان باهم ترکیب کرد و در طراحی به کار برد. برای ترکیب نتایج تحلیل بارهای قائم و جانبی، می‌توان تلاش‌های ناشی از بارهای جانبی را فقط به تیرها و ستونها، و در صورت عدم وجود تیر، به نوار ستون و ستون اعمال نمود.

3-1-9-10-9 تغییرات در محدودیت‌های بندهای ۹-۱۰-۹-۲ در صورتی مجاز است که بتوان با تحلیل نشان داد که تعادل و سازگاری هندسی تأمین می‌شود. مقاومت طراحی در هر مقطع حداقل برابر با مقاومت مورد نیاز است، و شرایط بهره برداری شامل محدودیتهای خیز نیز رعایت می‌شود.

4-1-9-10-9 تکیه گاه های دایره ای یا چندضلعی منظم را می‌توان به صورت تکیه گاه مربعی با همان مساحت در نظر گرفته می‌شوند.

2-9-10-9 محدودیت‌های روش طراحی مستقیم

1-2-9-10-9 سیستم دال باید در هر امتداد حداقل سه دهانه‌ی پیوسته داشته باشد.

2-2-9-10-9 دهانه‌های متوالی در هر امتداد که از مرکز تا مرکز تکیه گاهها در هر جهت اندازه گیری می‌شوند، نباید بیشتر از یک سوم دهانه‌ی بزرگ‌تر با یکدیگر اختلاف طول داشته باشند.

3-2-9-10-9 چشمه‌ی دال‌ها باید مستطیلی شکل بوده و نسبت طول به عرض آنها از محور تا محور تکیه گاهها، نباید بزرگتر از ۲ باشد.

4-2-9-10-9 بیرون زدگی ستون نباید از ۱۰ درصد طول دهانه در جهت بیرون زدگی از هر محور بین خط مرکزی ستون‌های متوالی تجاوز نماید.

5-2-9-10-9 کلیه بارها باید بار ثقلی بوده و به طور یکنواخت روی کل دهانه پخش شده باشند. بار زنده‌ی بدون ضريب نباید از دو برابر بار مرده‌ی بدون ضربب تجاوز نماید.

6-2-9-10-9 در دال‌هایی که در چهار سمت با تیرهای تکیه گاهی عملکرد یکپارچه دارند، باید نسبت سختی تیرها در دو امتداد عمود بر هم، در رابطه‌ی زیر صدق کنند

(4-10-9) 0.2\leq \frac{\alpha _{f_{1}}l_{2}^{2}}{\alpha _{f_{2}}l_{1}^{2}}

مقادير αf1 و αf2 بر اساس رابطه‌ی زیر محاسبه می‌شوند:

(5-10-9) \alpha _{f}=\frac{E_{cb}I_{b}}{E_{cs}I_{s}}

3-9-10-9 روش طراحی

1-3-9-10-9 هر سازه متشکل از تعدادی قاب عمود بر هم در امتداد ردیف ستونها یا دیوارهای در امتداد طولی و عرضی سازه در نظر گرفته می‌شود.

2-3-9-10-9 مجموع قدر مطلق حداکثر لنگرهای خمشی ضریب دار مثبت و متوسط لنگرهای خمشی منفی تکیه گاه‌ها در هر دهانه از قاب، لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار نامیده می‌شود، و بر اساس بند ۹-۱۰-۹-۴ تعیین می‌گردد.

3-3-9-10-9 لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار به دست آمده در هر دهانه مطابق بند 9-10-9-5،  بين لنگرهای خمشی ضریب دار مثبت وسط دهانه و لنگرهای خمشی ضریب دار منفی تکیه گاهها در نوار پوششی تقسیم می‌شود.

4-3-9-10-9 لنگر خمشی ضریب دار مثبت و منفی نوار پوششی مطابق بند ۹-۱۰-۹-۶ بین نوارهای ستونی و میانی و سپس بین تیر و دال تقسیم می‌شوند.

5-3-9-10-9 توزیع لنگرهای خمشی ضریب دار در ستون‌ها و دیوارهای تکیه گاهی با استفاده از ضوابط بند ۹-۱۰-۹-۱۰ تعیین می‌شوند.

6-3-9-10-9 تلاش‌های برشی در تیرها و دال‌ها با استفاده از ضوابط بند ۹-۱۰-۹-۱۱ تعيين می‌شوند

4-9-10-9 لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار در هر دهانه، M0

1-4-9-10-9 لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار M0  برای یک نوار پوششی در هر دهانه، مجموع قدر مطلق Mu مثبت و متوسط Mu منفی دو طرف دهانه، با استفاده از رابطه زیر محاسبه می‌شود:

(6-10-9) M_{0}=\frac{W_{u}l_{2}l_{1n}^{2}}{8}

در این رابطهl1n  طول دهانه آزاد در جهت خمش و l2 عرض نوار پوششی با استفاده از ضوابط بندهای (الف) تا (پ) زیر محاسبه می‌شوند:الف- طول آزاد دهانه l1n فاصله‌ی بر تا بر داخلی ستونها، سرستون‌ها، نشیمن‌ها یا دیوارهای تکیه گاهی است. مقدار l1n درهرحال نباید کوچکتر از0.65l  در محاسبات منظور شود. در تکیه گاههای با مقطع دایره ایی یا چندضلعی منظم ضابطه بند ۹-۱۰-۹-۱-۴ به کار می‌رود. l1n تا بر این مقطع فرضی در نظر گرفته می‌شود.

ب– در مواردی که دهانه‌ی عرضی چشمه‌ها در هر طرف خط مرکزی تکیه گاه‌ها تغییر کند،l2  باید برابر با میانگین دهانه‌های عرضی مجاور در نظر گرفته شود.

پ– در مواردی که دهانه‌ی مجاور و موازی یک لبه‌ی دال در نظر گرفته شود، فاصله از لبه تا خط مرکزی چشمه باید جایگزین l2 شود.

5-9-10-9 توزیع لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار M0 در نوار پوششی

1-5-9-10-9 در دهانه‌های میانی:

الف– لنگر خمشی منفی هر تکیه گاه: 0.65M0

ب– لنگر خمشی مثبت وسط دهانه:  0.35M0

2-5-9-10-9 در دهانه‌های کناری، M0 باید مطابق جدول ۹-۱۰-۶ توزیع شود.

3-5-9-10-9 لنگرهای خمشی منفی باید در بر تکیه گاهها محاسبه شوند.

جدول ۹-۱۰-۶ توزیع لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار در دهانه‌های کناری
لنگر خمشی شرایط تکیه گاهی
دال تخت دال با تیر
بدون تیر لبه با تیر لبه یکپارچه کاملاً گیردار ساده
منفی در تکیه گاه میانی 0/70 0/70 0/70 0/65 0/75
مثبت در وسط دهانه 0/52 0/50 0/57 0/35 0/63
منفی در تکیه گاه کناری 0/26 0/30 0/16 0/65 0

4-5-9-10-9 مقاطع مجاور تکیه گاههای میانی باید برای بزرگترین لنگر خمشی موجود در دو سمت تکیه گاه طراحی شوند؛ مگر آن که با انجام تحلیل، لنگر نامتعادل مطابق با سختی المانهای مجاور توزیع شود.

5-5-9-10-9 تیرهای لبه یا لبه‌های دال باید برای لنگر پیچشی برابر با لنگر خمشی منفی سهم دال در تکیه گاه کناری طراحی شوند.

6-5-9-10-9 لنگرهای خمشی ضریب دار مثبت و منفی در هر دهانه را می‌توان تا حد ده درصد کم یا زیاد کرد؛ به شرط آن که تأثیر متقابل آن در سایر لنگرهای خمشی در نظر گرفته شود؛ و لنگر استاتیکی ضریب دار کلی برای یک چشمه M0 در جهت موردنظر، حداقل برابر با مقدار محاسبه شده به وسیله‌ی رابطه‌ی (۹-۱۰-۵) باشد. بازپخش لنگرها مطابق بند 9-6-5-5 مجاز نیست.

6-9-10-9 توزیع لنگرهای خمشی استاتیکی نوار پوششی در نوارهای دال

1-6-9-10-9 لنگرهای خمشی استاتیکی در نوار پوششی را می‌توان مطابق با ضوابط بندهای 9-10-9-7 و  ۹-۱۰-۹-۸ و ۹-۱۰-۹-۹، ابتدا بین نوارهای ستونی و میانی، و سپس بین تیر و دال تقسیم کرد.

7-9-10-9 لنگرهای خمشی در نوار ستونی

1-7-9-10-9 نوار ستونی باید بخشی از Mu منفی نوار پوششی در تکیه گاههای داخلی را مطابق جدول ۹-۱۰-۷ تحمل نماید.

جدول ۹-۱۰-۷ بخشی از Mu منفی در نوار ستونی در تکیه گاه‌های داخلی
\alpha _{f1}\frac{l_{2}}{l_{1}} \frac{l_{2}}{l_{1}}
0/5 1/0 2/0
0 0/75 0/75 0/75
1 ≤ 0/90 0/75 0/45
توجه: بین مقادیر نشان داده شده باید درونیابی خطی انجام شود.

2-7-9-10-9  نوار ستون باید بخشی از Mu منفی نوار پوششی در تکیه گاههای خارجی را مطابق با جدول ۹-۱۰-۸ تحمل نماید.

جدول ۹-۱۰-۸ بخشی از Mu منفی در نوار ستونی در تکیه گاه خارجی
\alpha _{f1}\frac{l_{2}}{l_{1}} β \frac{l_{2}}{l_{1}}
0/5 1/0 2/0
0 0 1/0 1/0 1/0
2/5 ≤ 0/75 0/75 0/75
1 ≤ 0 1/0 1/0 1/0
2/5 ≤ 0/90 0/75 0/45

 

(7-10-9) \beta _{t}=\frac{E_{cb}C}{2E_{cs}I_{s}}
(8-10-9) C=\sum \left ( 1-0.63 \frac{x}{y} \frac{x^{3}y}{3} \right )

در روابط فوق:

βt نسبت سختی پیچشی نیر لبه به سختی خمشی آن، C ضریب سختی پیچشی مقطع تیردال (لبه دال) و x و y به ترتیب اضلاع کوچک و بزرگ بخش‌های مستطیلی‌اند .

3-7-9-10-9 در مقاطع T یا L شکل، برای محاسبه‌ی مقدار ثابت C می‌توان مقطع را به بخشهای مستطیلی مجزا تقسیم کرده و مقادیر C از هر بخش را باهم جمع نمود. تقسیم بندی مقطع باید به صورتی باشد که C بیشترین مقدار خود باشد .

4-7-9-10-9  اگر عرض ستون یا دیوار حداقل برابر با 0.75l2 باشد، Mu منفی باید به صورت یکنواخت در طول l2 توزیع شود.

5-7-9-10-9  نوار ستونی باید بخشی از Mu مثبت نوار پوششی را مطابق با جدول ۹-۱۰-۹ تحمل نماید.

جدول ۹-۱۰-۹ بخشی از Mu مثبت در نوار ستونی
\alpha _{f1}\frac{l_{2}}{l_{1}} \frac{l_{2}}{l_{1}}
0/5 1/0 2/0
0 0/75 0/75 0/75
1 ≤ 0/90 0/75 0/45

 6-7-9-10-9  برای دال‌های با تیرهایی بین تکیه گاه‌ها، بخش دال نوارهای ستون باید لنگرهای نوار ستون را که به وسیله‌ی تیرها تحمل نمی‌شود، تحمل نماید.

8-9-10-9 لنگرهای خمشی در نوارهای میانی

1-8-9-10-9 آن بخش از لنگرهای ضریب دار منفی و مثبت در نوار پوششی که به وسیله‌ی نوارهای ستونی تحمل نمی‌شوند باید به تناسب به نيم نوارهای میانی متناظر اختصاص داده شود.

2-8-9-10-9  هر نوار میانی باید مجموع لنگرهای اختصاص داده شده به دونيم نوار میانی خود را تحمل نماید.

3-8-9-10-9  یک نوار میانی مجاور و موازی یک لبه ی متکی بر دیوار، باید دو برابر لنگر اختصاص داده شده به نيم نوار میانی مربوط به اولین ردیف تکیه گاه‌های داخلی را تحمل نماید.

9-9-10-9  لنگرهای خمشی در تیرها

1-9-9-10-9 تیرهای بین تکیه گاهها باید بخشی از Mu نوار ستونی را مطابق با جدول  9-10-10 تحمل نمایند.

جدول ۹-۱۰- ۱۰ بخشی از Mu نوار ستونی در تیرها
\alpha _{f1}\frac{l_{2}}{l_{1}} ضریب توزیع
0 0
1 ≤ 0/85

2-9-9-10-9 تیرها باید علاوه بر لنگرهای محاسبه شده نوار ستونی لنگرهای ایجاد شده توسط بارهای ضریب داری که مستقیماً بر آنها اعمال می‌شوند، شامل وزن بیرون زدگی تیر در بالا و پایین دال را نیز تحمل نمایند.

10-9-10-9  لنگر خمشی در ستون‌ها و دیوارها

1-10-9-10-9 ستون‌ها و دیوارهای ساخته شده به صورت یکپارچه با سیستم دال، باید لنگرهای ایجادشده به وسیله‌ی بارهای ضریب دار وارد بر سیستم دال را تحمل نمایند.

2-10-9-10-9 ستون‌ها و دیوارهایی که تکیه گاه خارجی را تشکیل می‌دهند، باید برای تحمل لنگر خمشی نوار پوششی تکیه گاه که از بند ۹-۱۰-۹-۵-۲ تعیین می‌شود، طراحی شوند. این لنگر به نسبت سختی‌های خمشی ستون‌ها یا دیوارها در بالا و پایین طبقه تقسیم می‌شود.

3-10-9-10-9  در تکیه گاه‌های داخلی، ستون‌ها با دیوارهای بالا و پایین دال باید لنگر ضریب دار محاسبه شده زیر را به نسبت مستقیم سختی خود تحمل نمایند؛ مگر آن که تحلیل کلی‌تری انجام گردد.

(9-10-9) M_{sc}=0.07\left [ \left ( q_{Du}+0.5q_{Lu} \right ) l_{2}l_{n}^{2}-q_{Du}^{'}l_{2}^{'}\left ( l_{n}^{'} \right )^{2}\right ]

در این رابطه:

l’2 , q’Du و l’n مربوط به دهانه‌ی کوتاه‌تر می‌باشند.

4-10-9-10-9 لنگر بار ثقلی که بین دال و ستون لبه مطابق با بند ۹-۱۰-۶-۴-۳ انتقال می‌یابد نباید کمتر از 0.3M0 باشد.

11-9-10-9 تلاش برشی در سیستم‌های دال – تیر

1-11-9-10-9 تیرهای بین تکیه گاه‌ها باید برای بخشی از برش ناشی از بارهای ضریب دار در سطح بارگیر مطابق با شکل ۹-۱۰-۲، بر اساس جدول ۹-۱۰-۱۱ طراحی شوند.

شکل ۹-۱۰-۲ سطح بارگیر برای محاسبه‌ی برش تیرهای داخلی
شکل ۹-۱۰-۲ سطح بارگیر برای محاسبه‌ی برش تیرهای داخلی

 

جدول ۹-۱۰-۱۱ قسمتی از برش که توسط تیر تحمل می‌شود
\alpha _{f1}\frac{l_{2}}{l_{1}} ضریب توزیع
0 0
1 ≤ 1

2-11-9-10-9 تیرهایی که در آنها نسبت αf1 l2/l1 حداقل مساوی با یک باشد، باید برای برش ناشی از باری طراحی شوند که در محدوده‌ی خطوط مورب ۴۵ درجه‌ی رسم شده از گوشه‌های دال‌های دو طرف تیر و محورهای چشمه‌های اطراف به دال‌ها وارد می‌شود. در این موارد برشی مستقیماً از دال به ستونها وارد نمی‌شود.

3-11-9-10-9  تیرهایی که در آنها نسبت αf1 l2/l1 کوچک‌تر از یک است، باید برای برش ناشی از باری طراحی شوند که از بند ۹-۱۰-۹-۱۱-۲ به دست آمده و در ضریب αf1 l2/l1 ضرب شده‌اند. باقی مانده برش وارده به دال مستقیماً به ستون وارد می‌شود و باید در طراحی دال برای برش دوطرفه منظور شود.

4-11-9-10-9   در طراحی تیرها باید علاوه بر برش منتقل شده از دال‌ها، برش ناشی از بارهای ضریب داری را که مستقیماً روی آنها وارد می‌شوند، شامل وزن بیرون زدگی تیر در بالا و پایین دال، منظور نمود.

5-11-9-10-9  مقاومت برشی دال در طول مرز مشترک با تیر، باید چنان باشد که دال بتواند برش منتقل شده از دال به تیر، موضوع بند ۹-۱۰-۹-۱۱ را تحمل کند.

6-11-9-10-9  مقاومت برشی دال باید مطابق فصل ۹-۸ تعیین شود.

10-10-9 روش طراحی قاب معادل

1-10-10-9 کلیات

1-1-10-10-9 دال‌ها و تیرهای تکیه گاهی آنها را در سیستم دال‌های دوطرفه می‌توان برای لنگرها و برش‌های به دست آمده از تحلیل قابهای معادل مطابق ضوابط این بخش، طراحی نمود.

2-1-10-10-9 برای قابهای معادل می‌توان نتایج تحلیل بارهای قائم و تحلیل بارهای جانبی را مطابق بند ۹-۱۰-۹-۱-۲ ترکیب نمود.

3-1-10-10-9  چیدمان بارهای زنده باید طبق ضوابط بند ۹-۶-۴ در فصل تحلیل سیستمها در نظر گرفته شود.

4-1-10-10-9 در مواردی که سرستونهای فلزی برای ستون‌ها به کار برده می‌شود، می‌توان اثر کمکی این قطعات را بر سختی قاب و نیز مقاومت خمشی و برشی آن، در نظر گرفت.

5-1-10-10-9  اثرهای ناشی از تغییر طول ستونها و دالها تحت اثر بارهای محوری و نیز تغییر شکل ناشی از برش در تیرها را می‌توان نادیده گرفت.

2-10-10-9  قاب معادل

1-2-10-10-9 در هر سازه قابها در دو جهت متعامد مطابق ضوابط این بند به صورت تعدادی قاب معادل مدل می‌شوند.

2-2-10-10-9 هر قاب معادل از ستونها یا دیوارهای موجود در یک ردیف، و نوار پوششی شامل تیرهای موجود بین ستونها و دیوارها، و قسمتی از عرض دال‌های دو طرف تیر که به محورهای طولی گذرنده از وسط چشمه‌ها محدود است، تشکیل می‌شود.

3-2-10-10-9 هر قاب برای بارهای وارده به نوار پوششی تحلیل می‌شود.

4-2-10-10-9 اثر ناشی از سختی پیچشی نوارهای تیر-قاب که در امتداد عمود بر قاب معادل قرار دارند، بر سختی خمشی ستونها و دیوارهای تکیه گاهی در قاب معادل، با در نظر گرفتن قطعات پیچشی مطابق بندهای ۹-۱۰-۱۰-۴ و ۹-۱۰-۱۰-۵، در محاسبات منظور می‌شود.

5-2-10-10-9 در قاب‌های کناری، نوار پوششی به تیرهای موجود بین ستونها یا دیوارها و قسمتی از عرض دال تا محور طولی گذرنده از وسط چشمای مجاور آن محدود می‌شود.

6-2-10-10-9 هر قاب معادل را می‌توان به صورت یک قاب در سراسر ارتفاع آن تحلیل نمود. همچنین برای بارهای قائم، به عنوان یک روش جایگزین، می‌توان زیر قاب‌های هر طبقه را همراه با ستونهای بالا و پایین آن طبقه، که در انتها گیر دار شده‌اند، تحلیل نمود.

7-2-10-10-9  در مواردی که دال- تیر به صورت مجزا تحلیل می‌شود، لنگر در یک تکیه گاه را می‌توان با این فرض که دال-تیر در تکیه گاه‌های دو چشمه‌ی مجاور یا بیشتر از دو چشمه ی مجاور، گیردارند محاسبه نمود، مشروط بر این که دال، فراتر از تکیه گاه‌های گیردار مفروض، پیوسته باشد.

3-10-10-9 ممان اینرسی اعضا در قاب معادل

1-3-10-10-9 ممان اینرسی مقاطع دال – تیر در قاب معادل را، به جز در ناحیه اتصال ستون یا سرستون، می‌توان بر اساس مقطع بتن ترک نخورده محاسبه کرد.

2-3-10-10-9تغییرات ممان اینرسی ناشی از تغییرات ابعاد در تیرها، دال‌ها و ستونها یا دیوارها باید در محاسبات منظور شود.

3-3-10-10-9 ممان اینرسی تیر – دال از مرکز ستون تا بر ستون، نشیمن یا سرستون، باید مساوی با ممان اینرسی تیر- دال در بر ستون، نشیمن یا سرستون تقسیم بر مقدار \left ( 1-c_{2}/l_{2} \right )^{^{2}} در نظر گرفته شود؛ c2  و l2 عمود بر جهت دهانه‌ای است که لنگرها برای آن تعیین می‌شوند.

4-3-10-10-9 ممان اینرسی ستونها از بالا تا پایین دال- تیر در یک اتصال، بی نهایت فرض می‌شود.

4-10-10-9  اعضای پیچشی

1-4-10-10-9 اعضای پیچشی موضوع بند ۹-۱۰-۱۰-۲-۴، با این فرض که در طول خود سطح مقطع ثابتی دارند و مقطع آنها از هیچ یک از مقادیر زیر کوچک‌تر نیست، در محاسبات منظور می‌گردند:

الف– قسمتی از دال که دارای عرضی برابر با عرض ستون، نشیمن یا سرستون در جهت دهانه‌ای که لنگرهای آن تعیین می‌شوند؟

ب– برای سازه‌های یکپارچه یا کاملاً مركب، قسمتی از دال که در بند (الف) تعيين شد به اضافه‌ی جان تیر عمود بر قاب معادل موردنظر در رو و زیر دال؛

پ– تیر عمود بر قاب معادل موردنظر مطابق با تعریف «تیر در سیستم تیر دال» در بند 9-10-2-8.

2-4-10-10-9  ضریب سختی پیچشی مقطع C مطابق بند ۹-۱۰-۹-۷-۳ محاسبه می‌شود.

3-4-10-10-9 سختی پیچشی عضو، Kta ، با استفاده از روابط زیر محاسبه می‌شود:

(10-10-9) K_{_{ta}}=\left ( \frac{I_{sb}}{Is} \right )K_{t}
(11-10-9) K_{t}=\sum \frac{9E_{cs}C}{l_{2}\left ( 1-\frac{c_{2}}{l_{2}} \right )^{3}}

در این رابطه‌ها:

Isb ممان اینرسی مجموعه‌ی دال – تیر در نوار پوششی، و Is ممان اینرسی فقط دال در این نوار، و هر یک نسبت به میان تار خود است. پارامترهای c2  و l2 را به دهانه‌های عمود بر قاب معادل و در دو طرف آن مربوط می‌شوند.

Kt برای هر دهانه عمود بر قاب در دو طرف ستون جداگانه محاسبه شده و سپس در رابطه فوق باهم جمع می‌شوند.

5-10-10-9 سختی خمشی ستون‌ها در قاب معادل

1-5-10-10-9 برای منظور کردن اثر قطعات پیچشی در هر گره از قاب معادل، می‌توان ستونی با سختی خمشی معادل، Kec ، که از رابطه‌ی زیر به دست می‌آید، در نظر گرفت:

(12-10-9) \frac{1}{k_{ec}}=\frac{1}{\sum K_{c}}+\frac{1}{K_{ta}}
در این رابطه \sum K_{c}  مجموع سختی‌های خمشی ستون‌های بالا و پایین است و Kta سختی پیچشی عضو پیچشی است.

6-10-10-9  لنگرهای خمشی ضریب دار در نوار پوششی

1-6-10-10-9 حداکثر لنگر خمشی منفی در تکیه گاه‌های میانی، در نوار پوششی، نوارهای ستونی و میانی، برابر با لنگر خمشی در مقطع گذرنده از بر ستون است. فاصله‌ی محور ستون از این بر در هر حال نباید بزرگتر از 0.175𝓁1 ، در نظر گرفته شود.

2-6-10-10-9 حداکثر لنگر خمشی منفی در تکیه گاه‌های خارجی بدون سرستون یا نشیمن در دهانه‌ای عمود بر لبه‌ی دال، برابر لنگر خمشی در بر عضو تکیه گاهی می‌باشد.

3-6-10-10-9 حداکثر لنگر خمشی منفی در تکیه گاه‌های خارجی با سرستون یا نشیمن، در دهانه‌ی عمود بر لبه‌ی دال، برابر لنگر خمشی در مقطعی حداکثر به فاصله‌ی نصف تصوير افقی سرستون با نشیمن از بر عضو تکیه گاهی است.

4-6-10-10-9  در مواردی که تکیه گاه دارای مقطعی به شکل دایره یا چندضلعی منظم باشد، برای آن می‌توان یک مقطع مربع شکل با همان مساحت منظور کرد؛ و بر تکیه گاه را بر این مربع در نظر گرفت.

5-6-10-10-9 در مواردی که یک سیستم دال محدودیت‌های بخش ۹-۱۰-۹-۲ را داشته باشد، می‌توان مجموع قدر مطلق لنگرهای خمشی مثبت و متوسط لنگرهای خمشی منفی در هر دهانه از قاب معادل را تا مقدار ارائه شده در رابطه‌ی (۹-۱۰-۶) را کاهش داده و متناسب با آن مقادیر لنگرهای خمشی مثبت و منفی را اصلاح نمود.

7-10-10-9 توزیع لنگرهای خمشی ضریب دار در نوار پوششی

1-7-10-10-9 لنگرهای خمشی مقاطع بحرانی در نوار پوششی را می‌توان مطابق ضوابط “روش مستقیم” بین نوارهای مختلف توزیع کرده مشروط بر آن که ضابطه بند ۹-۱۰-۹-۲-۶ در هر چشمه تأمین شده باشد.

2-7-10-10-9 توزیع لنگرهای خمشی ضریب دار در بخش‌های مختلف نوار پوششی به صورت (الف) تا (پ) زیر صورت می‌گیرد:

الف– لنگرهای ضریب دار در نوارهای ستونی مطابق بند ۹-۱۰-۹-۷؛

ب– لنگرهای صریب دار در نوارهای میانی مطابق بند 9-10-9-8؛

پ– لنگرهای ضریب دار در تیرها مطابق بند ۹-۱۰-۹-۹.

8-10-10-9  لنگرهای خمشی ضریب دار در ستون‌ها و دیوارها

1-8-10-10-9 لنگرهای خمشی در ستون‌ها و دیوارها، باید مطابق آنچه از تحلیل قاب معادل به دست آمده، در نظر گرفته شود.

9-10-10-9  تلاش‌های برشی ضریب دار در دال‌ها و تیرها

1-9-10-10-9 تلاش‌های برشی در دال‌ها و در تیرها در سیستم‌های دال-تیر باید طبق ضوابط بند ۹-۱۰-۹-۱۱ تعیین شود.

11-10-9     روش “طراحی پلاستیک”

1-11-10-9  کلیات

1-1-11-10-9 روش طراحی پلاستیک دال‌ها را می‌توان در مورد تمامی دال‌ها، صرف نظر از شکل هندسی و شرایط مرزی آنها، تحت اثر بارهای قائم ضريب دار به کار برد.

2-1-11-10-9 مقاومت برشی دال باید طبق ضوابط فصل ۹-۸ کنترل و تأمین شود.

3-1-11-10-9 عملکرد مطلوب دال در شرایط بهره برداری، باید طبق ضوابط ۹-۱۹ کنترل و  تأمین شود.

2-11-10-9 ضوابط کلی طراحی

1-2-11-10-9  طراحی پلاستیک را می‌توان به روش‌های زیر انجام داد:

الف – روش نواری با روش استاتیکی که راه حل “حد تحتانی” نامیده می‌شود.

ب– روش خطوط گسیختگی با روش سینماتیکی که راه حل “حد فوقاني” نامیده می‌شود.

2-2-11-10-9  آرماتور گذاری در دال باید چنان صورت گیرد که نسبت به تأمین ظرفیت دورانی مقاطع دال اطمینان حاصل گردد. برای این منظور کافی است کرنش در آرماتور کششی در هر امتداد در حدود مقدار کرنش در مقطع کشش کنترل، در نظر گرفته شود.

3-2-11-10-9   نسبت لنگرهای خمشی درروی تکیه گاه‌های پیوسته به لنگرهای خمشی مثبت وسط دهانه نباید کمتر از 0/5 و بیشتر از 2/0 اختیار شود.

4-2-11-10-9  در مواردی که روش نواری به کار برده می‌شود، بهتر است تابع توزیع لنگرهای خمشی تا حد امکان مطابق با آنچه در تحلیل خطی دال به دست می‌آید، پیش بینی شود. تعیین آرماتور لازم در دال می‌تواند بر اساس تغییر پلاستیکی این توزیع و با تأمین شرایط تعادل صورت گیرد.

5-2-11-10-9 در مواردی که روش خطوط گسیختگی به کار برده می‌شود، باید مکانیزم های گسیختگی محتمل متفاوتی برای دال در نظر گرفته شود؛ و اطمینان حاصل گردد که بار حداکثر تعیین شده برای دال، حداقل مقدار ممکن می‌باشد.

 

ابزارک‌های من

در حال توسعه

بر اساس برنامه توسعه کدکاو، این بخش طبق زمان بندی تدوین و منتشر خواهد شد. برای اطلاع از برنامه توسعه کدکاو به صفحه “کدکاو” مراجعه کنید.

برای مشاهده و استفاده از این خدمات باید به عنوان کاربر "ورود " کرده باشید.

1-10-9 مقدار γf : ضریب استفاده شده جهت تعیین نسبیت از Msc در اتصال دال به ستون که با خمش دال منتقل می‌شود.

2-10-9 مقدار γv : ضریب استفاده شده جهت تعیین بخشی از Msc در اتصال دال به ستون که با برون محوری برش منتقل می‌شود.

3-10-9 مقدار As,min : حداقل مساحت آرماتور خمشی در مواردی که تنش برشی بر روی مقطع بحرانی برش دوطرفه در اطراف ستون، بار متمرکز یا سطح عکس العمل باشد.

4-10-9 محدودیت نسبت سختی تیرها در دو امتداد عمود بر هم در دال‌هایی که در چهار سمت با تیرهای تکیه گاهی عملکرد یکپارچه دارند.

5-10-9 مقدار αf : نسبت سختی خمشی مقطع تیر به سختی خمشی عرشي از دال که به خطوط مرکزی پانل‌های مجاور در هر طرف تیر، در صورت وجود، محدود می‌شود.

6-10-9 مقدار Mo : لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار

7-10-9 مقدار βt : نسبت سختی پیچشی مقطع تیر به سختی خمشی دال بر عرضی معادل طول دهانه مرکز تا مرکز تیر.

8-10-9 مقدار C : ضریب سختی پیچشی مقطع تیردالمورد استفاده در محاسبه βt

9-10-9 مقدار Msc : لنگر ضریب دار دال که ستون در گره‌ی اتصال در برابر آن مقاومت می‌کند.

10-10-9 مقدار Kta : سختی پیچشی عضو

11-10-9 مقدار Kt : سختی پیچشی

12-10-9 مقدار Kec : مقدار سختی خمشی معادل برای تک ستون برای منظور کردن اثر قطعات پیچشی در هر گره از قاب معادل

ورود | عضویت

از طریق این صفحه می توانید به کدکاو وارد شوید و از خدمات سطح بالاتری به رایگان استفاده کنید. اگر هنوز ثبت نام نکرده اید، از همین جا شروع کنید.

صفحات اصلی کدکاو

کتابخانه

جستجوی پیشرفته

کاو
میزان دقت در جستجوی عبارت
عین عبارت چند کلمه ای را جستجو کن
در عنوان ها جستجو کن
متن کامل مقالات را جستجو کن
فیلتر مباحث
استانداردهای ساختمانی ایران
آیین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله - استاندارد 4-2800
سیمان هیدرولیکی
آهک و فرآورده‌های آن
گچ و فرآورده‌های آن
ملات های ساختمانی
سنگ‌های ساختمانی
سنگدانه ها
کاشی سرامیکی
فرآورده‌های سفالی و آجرها
فرآورده‌های سیمانی
قیر و قطران
عایق‌های رطوبتی
عایق‌های حرارتی
شیشه
یراق آلات ساختمانی
رنگ و پوشش‌های ساختمانی
پلیمرهای ساختمانی
چوب و فرآورده‌های آن
آهن، فرآورده‌های آهنی و مصالح جوشکاری
فلزات غیرآهنی
نانو مواد
مقررات ملی ساختمان ایران
مبحث یکم تعاریف
مبحث دوم نظامات اداری
مبحث سوم حفاظت ساختمانها در مقابل حریق
مبحث چهارم الزامات عمومی ساختمانها
مبحث پنجم مصالح و فرآورده های ساختمانی
مبحث ششم بارهای وارد بر ساختمان
مبحث هفتم پی و پی سازی
مبحث هشتم طرح و اجرای ساختمان های بنایی
مبحث نهم طرح و اجرای ساختمان های بتن آرمه
مبحث دهم طرح و اجرای ساختمانهای فولادی
مبحث یازدهم طرح و اجرای صنعتی ساختمانها
مبحث دوازدهم ایمنی و حفاظت کار در حین اجرا
مبحث سیزدهم طرح و اجرای تاسیسات برقی ساختمانها
مبحث چهاردهم الزامات عمومی ساختمان
مبحث پانزدهم آسانسور و پلکان برقی
مبحث شانزدهم تاسیسات بهداشتی
مبحث هفدهم لوله کشی گاز طبیعی
مبحث هجدهم عایق بندی و تنظیم صدا
مبحث نوزدهم صرفه جویی در مصرف انرژی
مبحث بیستم علائم و تابلوها
مبحث بیست و یکم پدافند غیرعامل
مبحث بیست و دوم مراقبت و نگهداری و از ساختمانها
مبحث بیست و سوم الزامات ترافیکی ساختمانها