1-14-9 گستره
1-1-14-9 ضوابط این فصل باید برای طراحی دیافراگمهایی با شرایط زیر، رعایت شوند:
الف – دیافراگمهایی که به صورت دال های بتنی درجای یکپارچه ساخته شدهاند.
ب– دیافراگمهایی که به صورت یک رویهی بتنی درجا بر روی اجزای پیش ساخته اجرا شدهاند.
پ– دیافراگمهایی که از اجزای پیش ساختهی دارای نوار لبه تشکیل شدهاند. نوارهای لبه میتوانند توسط رویای بتنی درجا، و یا توسط تیرهای لبه تأمین شده باشند.
ت– دیافراگمهایی که از اجزای پیش ساخته متصل به یک دیگر و بدون بتن رویهی درجا تشکیل شدهاند.
2-1-14-9 دیافراگمهای سازههایی که برای تحمل بار جانبی زلزله طراحی میشوند، باید ضوابط بخش ۹-۲۰-۸ را نیز برآورده نمایند.
2-14-9 نیروهای طراحی دیافراگم
1-2-14-9 در طراحی دیافراگمها باید آثار نیروهای زیر مورد توجه قرار گیرند (به شکل 9-14-1 توجه شود).
الف– نیروهای داخل صفحهی دیافراگم ناشی از بارهای جانبی وارد بر سازه؛
ب– نیروهای منتقل شده به دیافراگم؛
پ– نیروهای به وجود آمده در اتصالات دیافراگم و اعضای قائم قاب یا اجزای غیر سازه ای؛
ت – نیروهای افقی ایجاد شده در اثر وجود اجزای قائم مهاری و یا اجزای مایل در سازه؛
ت – نیروهای خارج از صفحه ناشی از بارهای ثقلی و سایر بارهای وارد بر سطح دیافراگم.
3-14-9 حداقل ضخامت دیافراگم
1-3-14-9 دیافراگمها باید از ضخامت کافی برخوردار باشند؛ به طوری که از تأمین پایداری، مقاومت و سختی آنها تحت اثر ترکیبهای بارهای ضریب دار، اطمینان حاصل شود.
2-3-14-9 ضخامت دیافراگمهای سقف و کف نباید کمتر از ضخامت مورد نیاز این اعضا مطابق ضوابط سایر فصول این مبحث برای دالهای یک طرفه و دو طرفه باشد.
4-14-9 مقاومت مورد نیاز
1-4-14-9 کلیات
1-1-4-14-9 مقاومت مورد نیاز برای دیافراگمها، جمع کنندهها و اتصالات آنها باید بر اساس ترکیبهای بارهای ضریبدار فصل ۹-۷ تعیین شود.
2-1-4-14-9 مقاومت مورد نیاز برای دیافراگمهایی که بخشی از سقف یا کف هستند. باید با در نظر گرفتن اثرات بارهای خارج از صفحه همزمان با سایر بارهای وارده تعیین شود.
2-4-14-9 تحلیل و مدل سازی دیافراگم
1-2-4-14-9 در مدل سازی و تحلیل دیافراگمها باید ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان رعایت شوند.
2-2-4-14-9 فرآیند مدل سازی و تحلیل دیافراگمها باید الزامات فصل 9-6 را برآورده نمایند.
در مدل سازی دیافراگم میتوان از هر مجموعه فرضیات منطقی و سازگار برای سختی آن استفاده نمود.
3-2-4-14-9 تحلیل دیافراگم و تعیین لنگر خمشی، نیروی برشی و نیروی محوری داخل صفحهی آن باید بر مبنای تأمین شرایط تعادل و شرایط مرزی طراحی صورت گیرد. در این ارتباط میتوان مدلهای زیر را به کار گرفت:
الف – دیافراگم صلب، در صورتی که بتوان آن را صلب فرض نمود.
ب– دیافراگم انعطاف پذیر، در صورتی که بتوان آن را انعطاف پذیر فرض نمود.
پ– تحلیلهای جداگانه بر اساس فرض حدود بالا و پایین برای سختی داخل صفحهی دیافراگم، که در آن حداکثر تلاش به دست آمده از هر یک از این مدلها، مبنای طراحی قرار میگیرد.
ت– مدل اجزای محدود به منظور کردن انعطاف پذیری دیافراگم .
ث– مدل خرپایی.
برای تعیین صلبیت یا انعطاف پذیری دیافراگمها، ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
4-2-4-14-9 طراحی دیافراگم و اجزای تشکیل دهندهی آن از جمله جمع کنندهها، بدون توجه به عملکرد صلب یا انعطاف پذیر آن، ضروری است.
5-14-9 مقاومت طراحی
1-5-14-9 کلیات
1-1-5-14-9 طراحی دیافراگمها و اتصالات آنها باید برای ترکیب بارهای ضریب دار و بر اساس تأمین رابطه ی (۹-۱-۱) به صورت ϕSn≥U مطابق ضوابط فصل 9-۷ صورت گیرد. اندر کنش بین اثرات بار باید در طراحی منظور شود. ضریب ϕ باید بر اساس ضوابط فصل ۹-۷ تعیین شود.
2-1-5-14-9 مقاومت طراحی دیافراگم باید در انطباق با یکی از بندهای (الف) تا (ت) باشد:
الف – در مواردی که دیافراگم به صورت یک تیر با عمقی برابر با عمق کامل دیافراگم مدل شده باشد و لنگر وارد بر آن توسط آرماتورهای متمرکز در لبهها تحمل شود، مقاومتهای طراحی باید بر اساس بندهای ۹-۱۴-۵-۲ تا ۹-۱۴-۵-۴ تعیین شوند.
ب– در مواردی که دیافراگم یا بخشی از آن، با روش خرپایی (روش بست و بند) مدل شده باشد، مقاومت طراحی باید بر اساس پیوست 9-پ3 تعیین شود.
پ– در مواردی که دیافراگم به روش اجزای محدود مدل شده باشد، مقاومت طراحی باید مطابق با ضوابط فصل ۸ تعیین شود. توزیع غیر یکنواخت برش باید در طراحی برشی مورد توجه قرار گیرد. در این موارد، پیش بینی جمع کنندهها برای انتقال برش به اجزای قائم سیستم باربر جانبی الزامی است.
ت– در مواردی که دیافراگم به روشی غیر از بندهای فوق طراحی شده باشد، این روش باید شرایط تعادل را برآورده نموده، و مقاومتهای طراحی حداقل برابر با مقاومت مورد نیاز برای تمام اجزای موجود در مسیر بار را تأمین نماید.
2-5-14-9 طراحی برای لنگر خمشی و نیروی محوری
1-2-5-14-9 طراحی دیافراگم برای تحمل نیروهای محوری و لنگر خمشی داخل صفحه، باید بر اساس بندهای ۹-۸-۲ و ۹-۸-۳ انجام شود.
2-2-5-14-9 مقاومت کششی ناشی از خمش در دیافراگم باید به یکی از روشهای مندرج در بندهای (الف) تا (پ) و یا ترکیبی از آنها، تأمین شود:
الف – استفاده از آرماتورهای آجدار
ب– استفاده از کابلهای پیش تنیدگی، چه قطعات پیش تنیده باشند و یا نباشند.
پ– استفاده از اتصال دهندههای مکانیکی که از درز بین اجزای پیش ساخته عبور میکنند.
3-2-5-14-9 آرماتورها و اتصال دهندههای مکانیکی که برای تحمل کشش ناشی از خمش به کار برده میشوند، باید در محدوده ی از لبه ی کششی دیافراگم تعبیه شوند. مقدار h برابر با عمق دیافراگم است که در صفحهی دیافراگم و در مقطع مورد نظر اندازه گیری میشود. چنان چه عمق دیافراگم در طول دهانه تغییر پیدا کند، لازم است آرماتورها در بخشهایی از دیافراگم که در مجاورت مقطع مورد نظر قرار گرفته، ولی در محدوده ی قرار ندارد، مهار شوند.
4-2-5-14-9 اتصال دهندههای مکانیکی که از اتصال بین قطعات پیش ساخته عبور میکنند، باید برای تحمل نیروی کششی متناظر با باز شدگی مورد انتظار در اتصال، طراحی شوند.
3-5-14-9 طراحی برای برش
1-3-5-14-9 ضوابط این بند باید در تعیین مقاومت برشی داخل صفحهی دیافراگمها به کار روند.
2-3-5-14-9 ضریب کاهش مقاومت ϕ باید برابر با 0/75 در نظر گرفته شود؛ مگر در مواردی که بر اساس بند ۹-۷-۴-۵، مقدار کمتری برای این ضریب معرفی شده باشد.
3-3-5-14-9 در دیافراگمهایی که کاملاً درجا اجرا شدهاند، مقدار Vn باید با استفاده از رابطه ی (9-14-1) تعیین شود.
(1-14-9) |
4-3-5-14-9 در دیافراگمهای درجا اجرا شده، ابعاد Acv باید چنان انتخاب شوند که رابطه ی (9-14-2) برقرار باشد:
(2-14-9) |
5-3-5-14-9 در دیافراگمهایی که به صورت رویه ی بتنی درجا بر روی قطعات پیش ساخته اجرا میشوند، باید ضوابط بندهای ۹-۱۴-۵-۳-۳، ۹-۱۴-۵-۳-۴ و ۹-۱۴-۵-۳-۶، و با منظور کردن مقدار Avc به شرح بندهای (الف) و (ب) زیر رعایت شوند:
الف- در مواردی که بتن رویه به صورت مرکب با قطعات پیش ساخته کار نمیکند، مقدار Acv برابر با سطح مقطع این رویه است.
ب- در مواردی که بتن رویه با قطعات پیش ساخته به صورت مركب کار میکند، مقدار Acv مجموع سطح مقطع قطعه ی پیش ساخته و بتن رویه است. در این موارد، f‘c باید کمترین مقدار مقاومت فشاری بتن قطعه ی پیش ساخته و بتن رویه، در نظر گرفته شود.
6-3-5-14-9 مقدار Vn نباید از مقدار برش محاسبه شده بر اساس ضوابط برش اصطکاکی مورد بحث در بند ۹-۸-۸ تجاوز کند. در این ضوابط، باید ضخامت بتن رویه در ناحیهی روی اتصالات قطعات پیش ساخته، و نیز آرماتورهای عبور کننده از این اتصالات، مورد توجه قرار گیرند.
7-3-5-14-9 در دیافراگمهایی که با اتصال قطعات پیش ساخته بدون بتن رویه، و یا اتصال قطعات پیش ساخته به کمک نوارهای بتن رویه، و یا تیرهای لبه اجرا میشوند، باید ضوابط بندهای (الف)، (ب) و یا هر دو آنها رعایت شوند:
الف- مقاومت اسمی اتصالات گروت ریزی شده نباید از 0/55 مگا پاسکال تجاوز کند. آرماتورها باید براساس بند ۹-۸-۸ برای برش اصطکاکی طراحی شوند. آرماتورهای برش – اصطکاک باید علاوه بر آرماتورهایی که برای تحمل کشش ناشی از خمش و نیروی محوری محاسبه شدهاند، به کار برده شوند.
ب- اتصال دهندههای مکانیکی که با درز بین اجزای پیش ساخته تقاطع دارند، باید مقاومت برشی لازم با منظور نمودن اثر باز شدگی مورد انتظار در محل اتصال را داشته باشند.
8-3-5-14-9 در کلیهی دیافراگمها، در مواردی که برش از دیافراگم به جمع کننده، و یا از دیافراگم یا جمع کننده به یک عضو قائم از سیستم باربر جانبی منتقل میشود، باید ضوابط بندهای (الف) یا (ب) برآورده شوند:
الف – در مواردی که انتقال برش از طریق بتن صورت میگیرد، باید ضوابط برش – اصطکاک مطابق بند ۹-۸-۸ رعایت شوند.
ب- در مواردی که انتقال برش از طریق اتصال دهندههای مکانیکی یا با عمل کرد زبانه ای آرماتورها صورت میگیرد، باید اثرات بلند شدگی و دوران اعضای قائم سیستم باربر جانبی مورد توجه قرار گیرند.
4-5-14-9 جمع کنندهها
1-4-5-14-9 جمع کنندهها باید به عنوان اعضای کششی، اعضای فشاری، یا هر دو، و بر اساس ضوابط بند ۹-۸-۳ طراحی شوند.
2-4-5-14-9 جمع کنندهها باید از بر اعضای قائم سیستم باربر جانبی، در درون تمام یا بخشی از عمق دیافراگم، تا جایی که لازم باشد، ادامه یابند تا بتوانند برش را از دیافراگم به اعضای قائم منتقل کنند. در مواردی که دیگر انتقال نیروهای طراحی جمع کنندهها در طول اعضای قائم سیستم باربر جانبی لازم نباشد، میتوان جمع کننده را قطع کرد.
3-4-5-14-9 در صورتی که یک جمع کننده برای انتقال نیروها به یک عضو قائم طراحی شود، آرماتورهای جمع کننده باید در طولی حداقل معادل آن چه در بندهای (الف) و (ب) آمده است، در عضو قائم باربر جانبی امتداد یابند:
الف – طول مورد نیاز برای گیرایی آرماتور در کشش .
ب- طول مورد نیاز برای انتقال نیروهای طراحی به اعضای قائم از طریق برش- اصطکاک (مطابق بند ۹-۸-۸)، و یا از طریق اتصال دهندههای مکانیکی، و یا از طریق سایر ساز و کارهای انتقال نیرو.
6-14-9 محدودیتهای آرماتور گذاری
1-6-14-9 آرماتورهایی که برای مقاومت در برابر تنشهای حرارتی و جمع شدگی مورد استفاده قرار خواهند گرفت، باید بر اساس بند ۹-۱۹-۴ تعیین شوند.
2-6-14-9 به جز در دالهای روی زمین، در دیافراگمهایی که جزئی از دالهای کف یا سقف هستند، باید محدودیتها و ضوابط آرماتور گذاری دالهای یک طرفه مطابق بند ۹-۹-۷-۶ و دالهای دو طرفه مطابق بند ۹-۱۰-۷ رعایت شوند.
3-6-14-9 آرماتورهایی که برای تحمل نیروهای داخل صفحهی دیافراگم مورد نیاز هستند، باید علاوه بر آرماتورهایی که برای مقاومت در برابر سایر اثرات بارها محاسبه شدهاند، تأمین شوند. ولی آرماتورهای حرارتی و جمع شدگی را میتوان برای تحمل نیروهای داخل صفحهی دیافراگم نیز به کار گرفت.
4-6-14-9 حداقل فاصله ی آرماتورهای آجدار (s) باید بر اساس بند ۹-۲۱-۲-۱ تعیین شود. حداکثر مقدار این فاصله نباید بیشتر از ۵ برابر ضخامت دیافراگم یا ۳۵۰ میلی متر در نظر گرفته شود.
5-6-14-9 طول مهاری لازم برای تأمین تنش کششی و یا فشاری آرماتورهای یک مقطع از دیافراگم، باید در هر دو سمت آن مقطع تأمین شود.
6-6-14-9 آرماتورهایی که برای تحمل کشش در نظر گرفته شدهاند، باید بعد از نقطهای که برای تحمل کشش دیگر به آنها نیاز نیست، حداقل به میزان ld ادامه یابند؛ مگر آن که لبه ی دیافراگم یا درزهای انبساطی در این فاصله قرار داشته باشند.